1 00:01:16,653 --> 00:01:19,417 لطفاً تمومش کنيد 2 00:01:19,455 --> 00:01:24,222 برام شراب بيشتري بيار تو بايد تمومش کني 3 00:01:24,260 --> 00:01:26,922 بيشتر بيار 4 00:01:26,963 --> 00:01:29,022 سرپرست 5 00:01:36,773 --> 00:01:39,833 رئيس جانگ بله 6 00:01:39,876 --> 00:01:44,438 به نظر احمق ميام ، مگه نه ؟ نه 7 00:01:48,284 --> 00:01:52,948 درونم سوخته 8 00:01:52,989 --> 00:01:57,153 درونم سوخته خيلي زياد 9 00:02:01,230 --> 00:02:07,100 مهم نيست چقدر مينوشم اما هيچ احساس راحتي نمي کنم 10 00:02:09,839 --> 00:02:12,899 چرا من ميتونم بنوشم ... ؟ 11 00:02:14,844 --> 00:02:23,013 چرا من بايد آتش درونم رو خاموش کنم ؟ 12 00:02:47,076 --> 00:02:51,240 چيزي ميخواي ؟ بله ؟ 13 00:02:51,280 --> 00:02:55,239 ارباب دنبال سرپرست ميگرده 14 00:02:55,284 --> 00:02:57,548 عذر خواهي تو 15 00:02:59,088 --> 00:03:01,886 عذر خواهي تو بله 16 00:03:01,924 --> 00:03:04,392 يک کلمه از اين رو به ارباب نگو 17 00:03:04,427 --> 00:03:05,894 بله 18 00:03:17,140 --> 00:03:20,405 فقط چه اتفاقي افتاد خوب 19 00:03:20,443 --> 00:03:23,412 اون فقط مست کرد 20 00:03:23,446 --> 00:03:26,506 يه تعداد دختر زيبا رو دزديدم همين يک بار 21 00:03:26,549 --> 00:03:29,109 ما اونا رو از جيزه دانگزا آورديم 22 00:03:29,152 --> 00:03:32,610 چرا ؟ دليل همه دستور هاي منو نپرس 23 00:03:32,655 --> 00:03:35,419 من اونا رو پيش سرپرست يوم مون فرستادم 24 00:03:35,458 --> 00:03:39,417 تو نمي دوني اون به هيچ زني نگاه نمي کنه ؟ 25 00:03:39,462 --> 00:03:43,023 تو تنها برو اونو بزن تو فقط دور از اين باش 26 00:03:43,065 --> 00:03:45,932 به تو مربوط نيست اگه من کتک ميزنم 27 00:03:45,968 --> 00:03:50,837 ميبيني تو با من موافق نيستي هيچ مردي به يک زن نه نميگه 28 00:03:50,873 --> 00:03:53,433 اون تنها بايد از اونا دور باشه بخاطر بانو جانگ هووا 29 00:03:53,476 --> 00:03:56,445 اما سالها از وقتي که نااميدش کرده ميگذره 30 00:03:56,479 --> 00:03:58,947 تو ميتونيبدون زن براي دو سال زندگي کني ؟ 31 00:03:58,981 --> 00:04:01,973 من نمي تونم منم همينطور 32 00:04:02,018 --> 00:04:06,978 يوم مون هم بايد دلش زن بخواد 33 00:04:07,023 --> 00:04:11,892 تو بايد مراقب فکرها که در مورد رئيست ميکني باشي 34 00:04:11,928 --> 00:04:15,887 ببين تو ميتوني يه زن شبيه بانو جانگ هووا پيدا کني 35 00:04:15,932 --> 00:04:18,799 و يکي شبيه اونو بياري اينجا 36 00:04:18,835 --> 00:04:20,200 بله 37 00:04:20,236 --> 00:04:24,002 اگه کسي رو آوردي اينجا تو از من شنيدي 38 00:04:24,040 --> 00:04:25,701 باشه 39 00:04:25,741 --> 00:04:29,507 حرکت کن باشه 40 00:04:29,545 --> 00:04:31,103 عجله کن 41 00:04:33,149 --> 00:04:36,812 اون براي هيچي خوبه 42 00:04:37,053 --> 00:04:39,021 يوم مون کجاست ؟ 43 00:04:40,556 --> 00:04:44,515 اون رفت در جزيره هاي همسايه گشت بزنه 44 00:04:44,560 --> 00:04:48,621 شنيدم اون روزاشو با شرابخواري ميگذرونه 45 00:04:48,664 --> 00:04:50,222 اينجا چه خبره ؟ 46 00:04:54,971 --> 00:04:57,235 چه اتفاقي براي يوم مون افتاده ؟ 47 00:04:57,273 --> 00:05:02,575 اون از وقتي که از پيش بانو جمي برگشته بي قراره 48 00:05:06,215 --> 00:05:09,776 تو ميدوني تو اون ملاقات چه اتفاقي افتاده ؟ 49 00:05:13,823 --> 00:05:16,087 تنهام بزار 50 00:05:28,237 --> 00:05:31,798 يوم مون براي بانو جانگ هووا موقعيت خوبي مي گذاشت 51 00:05:31,841 --> 00:05:37,404 اون هيچ وقت به کشت هاي تجاري جانگ هووا حمله نميکنه 52 00:05:37,446 --> 00:05:42,907 هيچ نظري نداري که کدوم مرد زشت حسودي اين کار رو کرده ؟ 53 00:05:44,453 --> 00:05:48,116 اگه من از يوم مون استفاده کنم ميتونم جانگ هووا رو فراري بدم 54 00:05:48,157 --> 00:05:51,615 و جانگ بوگ بدونه اينکه دستامو کثيف کنم 55 00:05:53,863 --> 00:05:56,627 فقط صبر کن و ببين 56 00:05:56,666 --> 00:06:01,160 اين جنگي بامزه است 57 00:06:03,706 --> 00:06:06,675 يکي بايد اونو برگردونه براي جانگ هووا 58 00:06:06,709 --> 00:06:10,167 به مقرر خودش در زماني کوتاه 59 00:06:10,212 --> 00:06:13,181 بفهم اون کيه بله بانو 60 00:06:27,930 --> 00:06:31,991 روز رهايي ما و رفتن به شهر امپراتور به تعويق افتاده 61 00:06:32,034 --> 00:06:36,403 محموله بار کشتي ما يک ماه ديرتر ميرسه 62 00:06:36,439 --> 00:06:37,906 بله آقا 63 00:06:37,940 --> 00:06:42,809 به نظر ميرسه کشتي شما براي سفر خيلي قديمي باشه 64 00:06:42,845 --> 00:06:46,406 آبهاي شين جو خيلي خطرناکه جدا از اين حمله دزدان 65 00:06:46,449 --> 00:06:49,418 شما نمي تونيد باکشتي مثل اين در آبهاي شين جو سفر کنيد 66 00:06:49,452 --> 00:06:53,912 ما به تازگي تنها مقررمون در موجين جو تاسيس کرديم 67 00:06:53,956 --> 00:06:56,720 ما هنوز هيچ کشتي سازي نداريم 68 00:06:56,759 --> 00:06:58,420 نگران اين نباش 69 00:06:58,461 --> 00:07:01,157 کاپيتان جانگ تعدادي کشتي ساز ماهر داره 70 00:07:01,197 --> 00:07:04,360 من يک تعدادي از آنها را براي تعمير کشتي شما ميفرستم 71 00:07:04,400 --> 00:07:05,662 ممنونم 72 00:07:05,701 --> 00:07:09,364 من ناوبان پشت موجين جو رو ترک کردم 73 00:07:09,405 --> 00:07:12,966 اونو بفرست اگه هر کمکي خواستي 74 00:07:27,423 --> 00:07:30,586 دخترهاي کوچيک تو معاملات شما چي کار ميکنن ؟ 75 00:07:30,626 --> 00:07:35,188 اونا يتيم هايي هستن که والدينشونو تو قحطي از دست دادن 76 00:07:35,231 --> 00:07:37,699 ارباب ما از اونا مراقبت ميکنه 77 00:07:37,733 --> 00:07:41,191 پس تو بعداً اونا رو به عنوان معشوقه به شهر امپراطور مي فرستي ؟ 78 00:07:41,237 --> 00:07:47,506 نه اونا چيني ياد ميگيرن چيني ؟ 79 00:07:47,543 --> 00:07:52,412 ارباب ما قصد داره از اونها بازرگان بسازه 80 00:07:52,448 --> 00:07:56,908 دستوره که براي معامله با چين بايد اول زبان چيني رو ياد بگيريم 81 00:07:57,853 --> 00:08:02,449 من ميتونم به شما کمک کنم اگه خواستين با چين معامله کنيد 82 00:08:02,491 --> 00:08:05,358 اگه موقعيتش پيش بياد دوست دارم با اربابتون ملاقات کنم 83 00:08:05,394 --> 00:08:07,760 من براي پيغام آماده ام 84 00:08:09,999 --> 00:08:12,661 منظورت از اين حرف چيه ؟ 85 00:08:12,701 --> 00:08:18,367 منظورم گرفتن مال خوب براي خودم 86 00:08:20,409 --> 00:08:22,377 کوک هي بله 87 00:08:22,411 --> 00:08:24,777 تو ميتوني به چيني بشمري ؟ 88 00:08:24,814 --> 00:08:28,773 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5 89 00:08:28,818 --> 00:08:31,378 خيلي خوبه 90 00:08:31,420 --> 00:08:34,878 من شنيدم تو قبلاً يادگرفتي ؟ 91 00:08:34,924 --> 00:08:40,885 بله من ميخواستم چيني يادبگيرم و زود چين رو ببنم 92 00:08:45,534 --> 00:08:49,197 همه اين ها يه روز براي تو ميفته بله بانوي من 93 00:08:49,238 --> 00:08:52,401 بريم بله 94 00:09:58,941 --> 00:10:00,203 بانوي من 95 00:10:02,545 --> 00:10:04,410 چي شده ؟ 96 00:10:04,446 --> 00:10:08,405 يک بازرگان از چين دوست داره با شما ملاقات کنه 97 00:10:19,962 --> 00:10:22,829 اين ارباب ماست 98 00:10:22,865 --> 00:10:27,825 من مو چونگ هستم تاجري از شاندونگ 99 00:10:27,870 --> 00:10:29,428 چي ميخواي ؟ 100 00:10:29,471 --> 00:10:34,431 من فکرميکنم شما مشکل تعمين محموله از چين داريد 101 00:10:34,476 --> 00:10:38,742 از وقتي که ديگه معاملاتي با چين انجام نميديد 102 00:10:38,781 --> 00:10:41,648 ما براتون تهيه ميکنيم 103 00:10:42,785 --> 00:10:46,551 آيا پيشنهاد قاچاق ميديد ؟ درسته 104 00:10:46,589 --> 00:10:51,253 ما کارهاي غير قانوني انجام نميديم 105 00:10:51,293 --> 00:10:53,056 اين 106 00:10:53,095 --> 00:10:56,064 اين يک نامه از سرپرست ماست 107 00:11:09,044 --> 00:11:14,812 من مطمئنم شما با گروه بانو جمي رقابت ميکنيد 108 00:11:14,850 --> 00:11:16,909 اگه بخواي ميتوني شکستش بدي 109 00:11:16,952 --> 00:11:20,615 تو بايد با سرپرست ما ملاقات کني 110 00:11:48,083 --> 00:11:51,450 من الآن به بندر دوگجين ميرم 111 00:11:51,487 --> 00:11:54,752 آماده ايد بله بانوي من 112 00:12:20,849 --> 00:12:24,808 سرپرست ما منتظر شماست 113 00:12:33,862 --> 00:12:37,127 اينجا منتظر باشيد بانوي من 114 00:12:37,166 --> 00:12:39,430 نگران نباش 115 00:12:52,181 --> 00:12:56,140 سرپرست اون اين جاست 116 00:12:57,186 --> 00:12:58,949 لطفاً بگو بياد تو 117 00:14:09,825 --> 00:14:12,191 خيلي وقته منتظر ام 118 00:14:14,530 --> 00:14:17,590 من پيشنهادي براي معامله دارم 119 00:14:17,633 --> 00:14:23,697 چون من ميترسيدم شما نياد اگه بفهميد که منم 120 00:15:04,513 --> 00:15:09,382 آسايش شما سخته و اين روي قلب من سنگيني ميکنه 121 00:15:09,418 --> 00:15:12,785 خوشحالم که خوب شدي 122 00:15:15,224 --> 00:15:19,991 همچنين تو بايد تغيير کني 123 00:15:20,529 --> 00:15:26,092 آيا تو آماده اي که معاملات قوي رو شروع کني و تهديدهاي بانو جمي رو تموم کني ؟ 124 00:15:27,536 --> 00:15:31,097 پيشنهاد قاچاق تو رو ميشنوم 125 00:15:31,139 --> 00:15:37,806 من تهييه مطمئن کالاهاي چيني رو تضمين ميکنم اگه پيشنهاد منو قبول کني 126 00:15:37,846 --> 00:15:42,215 اما من قبول نمي کنم 127 00:15:42,251 --> 00:15:46,517 من معاملات خودمو ادامه ميدم حتي اگه اين راه براي من طولاني باشه 128 00:15:49,258 --> 00:15:52,716 شنيدم کاپيتان جانگ به شيلا برگشته 129 00:15:52,761 --> 00:15:57,130 و تو مراقبت از کشتي هاي تجاري ات رو به اون سپردي 130 00:15:58,967 --> 00:16:04,872 آيا تو تمام اين مدت مورد توجه کاپيتان جانگ بودي ؟ 131 00:16:04,907 --> 00:16:08,172 من 132 00:16:08,210 --> 00:16:13,170 من ازهمه خويشاوندي هاي گذشته ام دست کشيدم 133 00:16:16,818 --> 00:16:20,584 من موفق شدم که خداحافظي کنم 134 00:16:21,924 --> 00:16:23,186 من 135 00:16:27,529 --> 00:16:33,593 آيا تو مدون که من چطور در ان سالهاي گذشته چطور زنده ماندم ؟ 136 00:16:36,138 --> 00:16:41,599 در حقيقت من نتئنستم از تو حمايت کنم 137 00:16:41,643 --> 00:16:44,908 من از گناهانم عذاب ميکشيدم 138 00:16:58,560 --> 00:17:01,154 من نمي تونم بزارم بري 139 00:17:02,998 --> 00:17:06,764 حالا که ميدونم زنده اي 140 00:17:07,603 --> 00:17:09,571 لطفاً 141 00:17:12,908 --> 00:17:16,571 نزار من بيشتر از اين به تو صدمه بزنم 142 00:17:20,716 --> 00:17:22,877 تو بايد منو فراموش کني 143 00:17:44,139 --> 00:17:46,403 ميفهمي 144 00:17:48,243 --> 00:17:50,711 من چطور سالها پيش زنده موندم ؟ 145 00:17:53,548 --> 00:17:56,711 من به وسيله دزدها در بندر يوزان دستگير شدم 146 00:17:59,454 --> 00:18:02,355 چانگ ان منو به عنوان يک برده گرفت 147 00:18:05,193 --> 00:18:08,458 من به يک فاحشه خانه فروخته شدم 148 00:18:08,497 --> 00:18:12,866 از روي نااميدي سعي کردم خودم رو بکشم 149 00:18:15,404 --> 00:18:21,365 اما به وسيله يک مرد بخشنده شيلايي نجات پيدا کردم 150 00:18:30,519 --> 00:18:33,079 من راهم رو مشخص کردم 151 00:18:36,425 --> 00:18:39,394 و نميتونم به تو سرويس بدم 152 00:18:40,729 --> 00:18:48,500 راهه تو رفتن زير سايه کاپيتان جانگه 153 00:18:48,537 --> 00:18:52,496 براي آسايش زندگيت ؟ 154 00:18:52,541 --> 00:18:54,509 من تاجرم و 155 00:18:56,845 --> 00:19:00,645 من فقط با مردمي معامله ميکنم که بخشي از ارزشهاشون مثل من باشه 156 00:19:03,785 --> 00:19:05,844 من بايد برم 157 00:19:09,591 --> 00:19:10,956 بانوي من 158 00:20:35,677 --> 00:20:37,941 اونها محافظين کشتي تجارين 159 00:20:37,979 --> 00:20:41,745 من ماهرترين افسرها رو انتخاب کردم 160 00:20:41,783 --> 00:20:45,150 ما محروميم که بتونيم کرايه خوبي در دريا بگيريم 161 00:21:31,967 --> 00:21:34,834 چه اتفاقي براي کشتي سازاني که به موجينجو فرستاديم افتاده ؟ 162 00:21:34,870 --> 00:21:37,930 اونها بايد کشتي رو تعميير مي کدن 163 00:21:37,973 --> 00:21:39,941 ما بايد به دنبال يک کشت جدد باشيم 164 00:21:39,975 --> 00:21:43,843 اونا درست ميشن براي به آب انداختن در بندر چانگ جي 165 00:21:43,879 --> 00:21:48,043 من خودم کشتي رو بازرسي ميکنم 166 00:21:48,083 --> 00:21:50,745 براي گشت زني آبهاي پالگيوم آماده شو 167 00:21:50,785 --> 00:21:51,945 بله اقا 168 00:22:41,269 --> 00:22:43,533 کاپيتان چي شده ؟ 169 00:22:43,571 --> 00:22:46,039 ما جاسوس رو دستگير کرديم 170 00:22:46,074 --> 00:22:51,239 از اون ، ما نقشه اي رو پيدا کرديم که راههاي اصلي چانگ هي و راههاي اصلي ما رو نشون ميده 171 00:23:04,426 --> 00:23:06,587 براي کي کار ميکني ؟ 172 00:23:09,531 --> 00:23:11,897 اعتراف کن براي کي کار ميکني ؟ 173 00:23:11,933 --> 00:23:15,198 حتي کنجه هم دهانش رو باز نکرد 174 00:23:15,236 --> 00:23:17,796 اون بايد دزد دريايي باشه 175 00:23:17,839 --> 00:23:22,401 اگه حرف بزني ما زندگيت رو ميبخشيم 176 00:23:22,444 --> 00:23:29,407 چطور ميتونم به شما اعتماد کنم ؟ من به هر حال ميميرم پس منو بکش 177 00:23:33,855 --> 00:23:36,915 اگه اونا سعي کردن موقيت راههاي اصلي رو يادبگيرن 178 00:23:36,958 --> 00:23:40,416 دزدا نقشه حمله به چانگ هي رو دارن 179 00:23:40,462 --> 00:23:44,023 اونا ميدن ما کشتي تجاري از موجينجو رو اسکرت ميکنيم 180 00:23:44,065 --> 00:23:48,229 ما نمي تونيم امنيت خودمون رو تضمين کنيم اگه مجبور به تقسيم بشم 181 00:23:48,269 --> 00:23:49,930 اگه به چانگ هي بوسيله دزدا حمله بشه 182 00:23:49,971 --> 00:23:52,132 همه تلاش ما بي فايده است 183 00:23:52,173 --> 00:23:54,232 ما بايد يک نقشه بکشيم 184 00:23:55,677 --> 00:24:01,377 چانگ هي هدف اونا نيست هدف آنها کشتي تجاريه 185 00:24:02,617 --> 00:24:04,676 ما با نقشه بايد ازکشتي تجاري محافظت کنيم 186 00:24:04,719 --> 00:24:09,383 من با دولت در مورد دفاع از چانگ هي صحبت ميکنم 187 00:24:09,424 --> 00:24:12,791 محکم کردن امنيت اطراف بندر با باقيمانده افسرها 188 00:24:12,827 --> 00:24:13,987 بله قربان 189 00:24:31,446 --> 00:24:32,708 جواز 190 00:24:37,752 --> 00:24:38,912 جواز 191 00:25:14,923 --> 00:25:20,384 به چي فکر ميکني ؟ ميدونم تو اونو قلاً ديدي 192 00:25:20,428 --> 00:25:22,089 کي ؟ 193 00:25:22,730 --> 00:25:25,597 بانو جانگ هووا رو 194 00:25:27,535 --> 00:25:30,003 من بانو جانگ هووا رو تو بندر چانگ هي ديدم 195 00:25:30,038 --> 00:25:35,908 اينو دور کون آيا الآن چيزي نديدي ؟ 196 00:25:35,944 --> 00:25:37,502 من مطمئنم 197 00:25:37,545 --> 00:25:39,513 اگه بانو جانگ هووا تو چانگ هي باشه 198 00:25:39,547 --> 00:25:41,811 اون حتماً ميدونه ما تو چانگ هي هستيم 199 00:25:41,850 --> 00:25:44,216 اون مياد کاپيتان جانگ رو ميبينه 200 00:25:44,252 --> 00:25:46,413 اين مزخرفات رو فراموش کن 201 00:25:48,056 --> 00:25:54,120 راستي ، تو بايد پشت اين ماموريت بموني 202 00:25:54,162 --> 00:25:55,026 ستوان 203 00:25:55,063 --> 00:25:57,122 من متنفرم که ببينم کسي دوباره به تو صدمه ميزنه 204 00:25:57,165 --> 00:26:01,568 ما دزدا رو از بين ميبريم تو پيش بانو چاي ريونگ بمون 205 00:26:01,603 --> 00:26:03,764 من نمي تونم اين کار رو بکنم چي ؟ 206 00:26:03,805 --> 00:26:06,672 زن ها هم حق داشتن هدف رو دارن 207 00:26:06,708 --> 00:26:11,372 من به چانگ هي آمدم تا دزدا رو ازبين ببرم و اين وظيفه منه 208 00:26:11,412 --> 00:26:13,380 توبهتره به من گوش کني اگه نکني ،ما در تمام مدت 209 00:26:13,414 --> 00:26:18,374 تو نمي توني جلوي منو بگيري 210 00:26:20,522 --> 00:26:22,387 خيلي سرسختي 211 00:26:28,530 --> 00:26:34,901 تو بايد بدوني که والدين من بوسيله دزدها کشته شدن ، مگه نه ؟ 212 00:26:34,936 --> 00:26:36,198 بله 213 00:26:37,739 --> 00:26:40,708 من ميدونم تو نگرانه مني 214 00:26:40,742 --> 00:26:45,702 اما اگه نتونم با دستام انتقام اونها رو بگيرم 215 00:26:45,747 --> 00:26:50,810 نميتونم راحت استرات کنم من مدونم تو چه احساسي داري 216 00:26:51,753 --> 00:26:54,620 اما من نگرانم اين براي تو خطرناکه 217 00:26:57,058 --> 00:27:00,357 تو بايد در تمام مدت اين ماموريت خطرناک کنارم بموني 218 00:27:00,395 --> 00:27:03,660 باشه ؟ باشه 219 00:27:09,704 --> 00:27:14,573 اينجا چي کار ميکن ؟ بانو جانگ هووا اينجاست 220 00:27:19,414 --> 00:27:21,974 آيا همه چي به خوبي پيش رفت سرور من ؟ 221 00:27:24,419 --> 00:27:27,081 شنيدم مرتب به تفريح ميري 222 00:27:27,121 --> 00:27:29,385 آيا از موندن تو چانگ هي لذت ميبري ؟ 223 00:27:29,424 --> 00:27:33,383 من الآن ميفهمم چرا تو به من توصيه کردي به چانگ هي برم 224 00:27:33,428 --> 00:27:35,896 من الآن رسيدم اينجا 225 00:27:35,930 --> 00:27:39,696 اما آمادم همه چي رو درباره شهر امپراطور فراموش کنم 226 00:27:42,537 --> 00:27:46,405 من شنيدم تو حفاظت از کشتي هاتو به جانگ بوگ سپرد 227 00:27:46,441 --> 00:27:51,003 هنوز اونو ملاقات نکردي ؟ نه ، نتونستم 228 00:27:51,045 --> 00:27:52,512 تو کارهاي مهم رو به اون پردي 229 00:27:52,547 --> 00:27:55,209 بدون اينکه حتي ملاقاتش کني ؟ 230 00:27:56,251 --> 00:28:00,551 من ميدونم کاپيتان جانگ مدتهاست که بهترينه 231 00:28:02,490 --> 00:28:07,359 من براي بانو جمي در يانگزو کار ميکردم 232 00:28:07,395 --> 00:28:11,661 ميدونم کاپيتان جانگ از گروه سول پيانگ 233 00:28:11,699 --> 00:28:19,663 عقيده ات در مورد اون چيه ؟ فکر ميکني م تونم به اون اعتماد کنم ؟ 234 00:28:19,707 --> 00:28:24,167 تو آماده گي شروع اعتماد به اونو داري 235 00:28:26,614 --> 00:28:29,674 تو منو مثل يه کتاب ميخوني 236 00:28:35,923 --> 00:28:38,391 کشتي تجاري بندر دوکجين رو ترک کرد 237 00:28:38,426 --> 00:28:42,487 و از ميان ابهاي پالگيوم و سادانگ عبور ميکنه 238 00:28:42,530 --> 00:28:45,397 کجا مي خواي ه اونا حمله کني ؟ 239 00:28:45,433 --> 00:28:50,200 من تو خشکي به اونا حمله ميکنم نه تو دريا 240 00:28:51,539 --> 00:28:54,702 تو خشکي به اونا حمله ميکني منظورت چيه ؟ 241 00:28:54,742 --> 00:28:58,405 جانگ بوگ به خوبي آماده براي حمله دريايه 242 00:28:58,446 --> 00:29:02,542 اول ، ما وقتي که عور کردن به کشتي حمله ميکنيم 243 00:29:02,583 --> 00:29:06,349 ميان آبهاي ساندوگ و اونا رو در کنار ساحل فرب ميديم 244 00:29:06,387 --> 00:29:09,550 سپس ما کمين ميکنيم هم در خشکي هم دريا 245 00:29:09,590 --> 00:29:12,559 بهترين استراتژي براي غافلگير کردن اونها 246 00:29:12,593 --> 00:29:14,652 و ما داراي هاشونو فوراً بدست مياريم 247 00:29:14,696 --> 00:29:18,962 اما نيروي جنگي مردان جانگ بوگ تو خشکي خيلي بهتره 248 00:29:19,000 --> 00:29:20,865 وي نينگ جون ثابت کرده 249 00:29:20,902 --> 00:29:25,168 همينطور که مي دوني ،مرداي ما تو خشکي درمانده هستند 250 00:29:25,206 --> 00:29:30,371 مهارت جانگ بوگ در کشتي راني و نيروي جنگي ماهرتر هستند 251 00:29:30,411 --> 00:29:33,380 ما ميتونيم به اونا ضربه وارد کنيم تو جنگ دريايي 252 00:29:33,414 --> 00:29:34,972 اما ما نمي تونيم اونها رو از بين ببريم 253 00:29:36,417 --> 00:29:40,183 اين تنها فرصت ما براي رها شدن از دست چانگ بوگه 254 00:29:40,221 --> 00:29:42,781 و متوقف کردن گروه سول پيانگ 255 00:29:42,824 --> 00:29:44,587 تو مي توني ايم کار رو انجام بدي ؟ 256 00:29:44,625 --> 00:29:47,992 من خودم شخصاً مرداي جنگي رو براي اين ماموريت اننخاب ميکنم 257 00:29:48,029 --> 00:29:52,193 لطفاً به من اعتماد داشته باش 258 00:30:47,088 --> 00:30:49,454 اون راهنماي دسته دزدهاي يومچا است 259 00:30:50,792 --> 00:30:53,260 ايشون سرپرست يوم مون هستند 260 00:30:54,495 --> 00:30:56,053 من مان چول هستم 261 00:30:58,499 --> 00:31:03,198 تو بايد بدوني چرا من اينجام 262 00:31:04,539 --> 00:31:06,803 اگه تو مهارت خودتو به من ثابت کني 263 00:31:06,841 --> 00:31:09,901 تو جلودار حمله ما ميشي 264 00:31:09,944 --> 00:31:14,506 و غنيمت هاي جنگ براي تو ميشه 265 00:32:57,985 --> 00:33:01,079 تو ، يون 266 00:33:01,122 --> 00:33:02,589 و تو 267 00:33:04,525 --> 00:33:08,393 برج نظارت رو بگيريد 268 00:33:09,630 --> 00:33:19,005 آروم و بلافاصله 269 00:33:31,252 --> 00:33:34,619 يه تعداد مردايي که حريف نداشته باشن رو انتخاب کن 270 00:33:34,655 --> 00:33:37,419 براي مردان جانگ بوک در جنگ زميني 271 00:35:03,611 --> 00:35:05,169 زانو بزن 272 00:35:14,221 --> 00:35:16,781 تو آرزوي مرگ داشتي؟ 273 00:35:16,824 --> 00:35:21,386 تو ميدوني که اين چيه ؟ چطور جرئت کردي به اون خيره نگاه کني ؟ 274 00:35:22,730 --> 00:35:24,994 کي تو رو اينجا گذاشته ؟ 275 00:35:28,235 --> 00:35:29,896 سرپرست 276 00:35:30,938 --> 00:35:33,702 تو ميدوني اون کيه ؟ بله 277 00:35:33,741 --> 00:35:39,611 اون به هيو بيک خدمت ميکرد قبل از اين که تو اين جزيره رو تسخير کني 278 00:35:41,449 --> 00:35:44,907 چرا سعي کردي از اربابت انتقام بگيري 279 00:35:44,952 --> 00:35:49,514 منو بکش من اونو ميکشم 280 00:35:49,557 --> 00:35:53,220 عقب بايست سرپرست 281 00:36:16,417 --> 00:36:21,184 بانو رئيس کون پيشنهاد شما رو قبول ميکنن 282 00:36:22,223 --> 00:36:25,989 تو تصميم عاقلانه اي گرفتي 283 00:36:26,026 --> 00:36:30,087 من شنيدم تو خيلي نزديک براي جانگ هووا کار ميکني 284 00:36:30,131 --> 00:36:32,497 اين درسته بله 285 00:36:32,533 --> 00:36:37,698 پس تو بايد بفهمي اون چطوري گروهش رو ساخته 286 00:36:37,738 --> 00:36:44,906 اون يک تاجر بزرگه و همه رئيس ها مطيع همه دستوراتش هستن 287 00:36:44,945 --> 00:36:47,413 معامله گر بزرگ باهوش نمي تونه به تنهايي کار کنه 288 00:36:47,448 --> 00:36:55,822 معاملات اون سريعاً توسعه يافته يک نفر بايد از پشت مراقبش باشه 289 00:36:55,856 --> 00:36:57,824 اون کيه ؟ 290 00:37:01,695 --> 00:37:03,754 به من بگو 291 00:37:03,798 --> 00:37:07,859 اون نايب السلطنه سابق لرد کيم وو جينگ 292 00:37:10,805 --> 00:37:15,071 جانگ هووا چطور در مورد اون ميدونه ؟ ما نمي دونيم چوي 293 00:37:15,109 --> 00:37:17,168 اون به تازگي به موجينجو آمده 294 00:37:17,211 --> 00:37:20,669 نايب السلطنه با جانگ هووا ملاقات کرده 295 00:37:31,725 --> 00:37:34,990 مهم نيستکه چطور فکر کنم من نمي تونم بفهمم 296 00:37:35,029 --> 00:37:40,399 چرا کيم وو جينگ به چانگ هي آمده حالا ميفهمم 297 00:37:43,437 --> 00:37:47,703 پدر جانگ هووا يک بار به دولت چانگ هي کمک کرده 298 00:37:47,741 --> 00:37:51,199 او عميقاً به اون (جانگ هووا ) اعتماد داره 299 00:37:51,245 --> 00:37:54,009 اگه او به اون پيشنهاد داده به چانگ هي بره 300 00:37:54,048 --> 00:37:57,506 نزديکي نايب السلطنه به تو خيلي دوستانه نبوده 301 00:37:57,551 --> 00:38:02,750 اگه نايب السلطنه حامي اون باشه اون تهديد بزرگ براي توه 302 00:38:05,793 --> 00:38:10,457 کاپيتان اين منم تا بونگ بيا تو 303 00:38:15,102 --> 00:38:16,069 چي شده ؟ 304 00:38:16,103 --> 00:38:18,765 وزير ارتش اينجاست 305 00:38:33,420 --> 00:38:35,786 سرور من چه سورپرايزي 306 00:38:35,823 --> 00:38:38,883 آيا خوب هستين ؟ 307 00:38:38,926 --> 00:38:41,986 بله من هميشه به تو مديونم 308 00:38:42,029 --> 00:38:44,589 چه چيزي شما رو به موجينجو آورده ؟ 309 00:38:44,632 --> 00:38:47,897 من آمدم براي تحويل فرمان سلطنتي 310 00:38:49,036 --> 00:38:54,406 سرورم دستور نايب السلطنه سابق رو به شهر امپراطور دادن 311 00:38:54,441 --> 00:38:58,400 اما اون از پستش بازنشسته ششده 312 00:38:58,445 --> 00:39:01,437 سرورم اعتماد کامل به کيم وو جين دارن 313 00:39:01,482 --> 00:39:05,646 من باور دارم دستي شما با کيم وو جينگ کمتر دوستانه است 314 00:39:05,686 --> 00:39:09,645 با اين حال اون تو رو با اين پيغام فرستاده ؟ 315 00:39:12,893 --> 00:39:15,453 چرا بازرس دولت در اين باره به تو گفت ؟ 316 00:39:15,496 --> 00:39:21,867 اون مردده که کيم وو جينگ به شهر امپراور برگرده 317 00:39:21,902 --> 00:39:24,962 اما اون نمي تونه از دستور سرورش سرپيچي کنه 318 00:39:26,407 --> 00:39:30,776 سرورش قصد داره اونو دوباره نايب السلطنه بکنه 319 00:39:31,912 --> 00:39:39,978 من به موجينجو نيامدم تا فرمان سلطنتي رو تحويل بدم 320 00:39:40,020 --> 00:39:43,080 اما مي خواهد که از دست کيم وو جينگ خلاص بشود 321 00:39:52,132 --> 00:39:54,396 اگه کيم وو جينگ دوباره نايب السلطنه بشه 322 00:39:54,435 --> 00:39:57,495 جانگ هووا تهديد بزرگتري براي تو ميشه 323 00:39:59,239 --> 00:40:01,901 تو بايد جلوي اين رو به گيري 324 00:40:10,150 --> 00:40:13,415 يک پيغام به آقاي يي بفرست 325 00:40:39,880 --> 00:40:41,438 بزار بدونه 326 00:40:51,992 --> 00:40:54,460 آيا ميخواهي تحت فرمان من باشي ؟ 327 00:41:01,535 --> 00:41:03,400 جوابشو بده 328 00:41:09,843 --> 00:41:12,107 ميخواهي دباره با اون رابطه داشته باشي بله آقا 329 00:41:17,851 --> 00:41:21,116 اون کينه عميقش رو در برابر تو نگه داشته 330 00:41:21,155 --> 00:41:25,421 چرا از اون چشم پوشي ميکني وقتي که ميتوني بکشيش ؟ 331 00:41:25,459 --> 00:41:29,828 اگه اون خواهان فرمام من باشه من الآن هم ميتونم بکشمش 332 00:41:30,464 --> 00:41:34,730 آيا واقعاً ميخواي اون يکي از تابعينه توباشه ؟ 333 00:41:34,768 --> 00:41:38,431 اون تو فنون نظامي ماهره اگه من بتونم اونو يکي از مردان خودم بکنم 334 00:41:38,472 --> 00:41:40,531 اون براي من خيلي باارزشه 335 00:41:40,574 --> 00:41:42,132 سرپرست 336 00:41:44,178 --> 00:41:49,844 چي شده ؟ ارباب دنبال شما ميگردن 337 00:42:01,228 --> 00:42:03,389 شما دنبال من ميگشتد ؟ 338 00:42:04,531 --> 00:42:07,898 من احتياج دارم که تو به موجينجو بري 339 00:42:09,136 --> 00:42:11,798 چي شده ؟ 340 00:42:11,839 --> 00:42:17,004 بانو جمي خواسته با تو ملاقات کنه . برو 341 00:42:24,751 --> 00:42:29,711 از وقتي که تو سالها پيش جونه منو در يانگزو نجات دادي 342 00:42:29,756 --> 00:42:33,715 من الآن به کمک تو نياز دارم 343 00:42:36,964 --> 00:42:42,527 ميخوام مراقب کيم وو جينگ باشم 344 00:42:42,569 --> 00:42:47,438 تو نقشه اي داري ؟ به من اجازه بده 345 00:42:47,474 --> 00:42:51,638 سرورم دستور دادن اون به شهر امپراور برگرده 346 00:42:51,678 --> 00:42:53,942 به محض اينکه ممکنه 347 00:42:54,781 --> 00:42:59,047 يه مرد مرده چطور ميتونه به شهر امپراطور برگرده ؟ 348 00:43:02,422 --> 00:43:07,985 تو چيزي نديدي و نشنيدي 349 00:43:09,429 --> 00:43:14,093 من به تو اعتماد دارم 350 00:43:19,439 --> 00:43:23,899 اگه هر چيزي اشتباه پيش بره ما از آسيب مصون نيستيم 351 00:43:25,646 --> 00:43:29,412 چطور ممکنه اين کار انجام بشه با سکته قلبي ؟ 352 00:43:31,852 --> 00:43:34,412 اگه اين خوب پيش بره 353 00:43:34,454 --> 00:43:37,014 تو بايد اعتماد ژنرال دولت رو بدست باري 354 00:43:37,057 --> 00:43:40,220 منظورت ضايع کردن اين فرصت با ارزشه ؟ 355 00:43:40,260 --> 00:43:42,524 متاسفم 356 00:43:51,872 --> 00:43:57,242 نقشم اينه که يوم مون به اين مطلب رسيدگي کنه 357 00:43:57,277 --> 00:44:02,078 اون تو شيلاست ؟ بله 358 00:44:03,217 --> 00:44:07,381 همونطور که ميدوني جانگ بوگ پايگاهش رو در چانگ هي قرار داده 359 00:44:07,421 --> 00:44:10,390 تدارک براي غافلگيري دزدا 360 00:44:10,424 --> 00:44:13,484 وارد شدن به چانگ هي آسون نيست 361 00:44:13,527 --> 00:44:17,088 چون کناره ساحل امنيت داره و بندر گاه بايد حفاظت شده باشه 362 00:44:19,433 --> 00:44:24,803 تو فقط به کمک يوم مون از چانگ هي نياز داري 363 00:44:24,838 --> 00:44:26,897 بله بانو 364 00:44:34,648 --> 00:44:40,018 لازمه چيي ا تو بپرسم 365 00:44:42,656 --> 00:44:46,422 خبر جديدي از جانگ هووا نشنيدي ؟ 366 00:44:48,662 --> 00:44:52,428 شنيدي ؟ نه 367 00:44:52,466 --> 00:44:58,234 جانگ هووا در موجينجو است 368 00:44:58,772 --> 00:45:00,569 اون رئيس يک گروه تجاري شده 369 00:45:00,607 --> 00:45:02,871 و به سهم من در بازار تجاوز شده 370 00:45:02,909 --> 00:45:07,573 اين امکان نداره . جانگ هووا هيچ وقت همچين کاري نميکنه 371 00:45:07,614 --> 00:45:10,378 خودت ازش بپرس چرا اين کار رو کرده 372 00:45:14,721 --> 00:45:18,088 دليلش من بايد از دست کيم وو جينگ راهت ميشدم 373 00:45:18,125 --> 00:45:24,394 چون اون از جانگ هووا حمايت ميکنه 374 00:45:25,432 --> 00:45:27,491 من 375 00:45:29,036 --> 00:45:32,995 من نمي تونم جانگ هووا رو فراموش کنم 376 00:45:47,254 --> 00:45:51,418 از وقتي شنيدم چه احساسي نسبت به جانگ هووا داري 377 00:45:51,458 --> 00:45:56,122 من نگرانتم تو پيشنهاد من رو رد کردي 378 00:45:57,664 --> 00:45:59,928 حتي انجام ندادي به خاطر خودت 379 00:45:59,966 --> 00:46:03,959 من بايد يک روزي جانگ بوک رو با دستهاي خودم بکشم 380 00:46:05,706 --> 00:46:09,369 حتي اگه جانگ بوک کشتيهاي تجاري تو رو اسکورت بکنه 381 00:46:09,409 --> 00:46:11,877 من به کشتي حمله ميکنم 382 00:46:12,813 --> 00:46:15,373 آيا مقدمات اين مامورت به خوبي پيش رفته ؟ 383 00:46:15,415 --> 00:46:20,580 ما همه کاري رو که مي تونستيم انجام بديم رو داديم تو لازم نيست نگران باشي 384 00:46:20,620 --> 00:46:23,088 يه چيزي هست که تو بايد براي من انجام بدي 385 00:46:23,123 --> 00:46:26,684 قبل از حمله به جانگ بوک 386 00:46:26,727 --> 00:46:29,787 تو بايد بفهمي جانگ بوک چهطور تو شيلا مانده 387 00:46:29,830 --> 00:46:33,698 به جاي برگشتن به چين ؟ 388 00:46:34,935 --> 00:46:38,701 من شنيدم نايب السلطنه شاه به اون کمک کرده 389 00:46:38,739 --> 00:46:41,606 پادشاه قصد داره اونو به شهر امپراطور برگردونه 390 00:46:41,641 --> 00:46:44,906 و اونو دوباره نايب السلطنه کنه 391 00:46:46,146 --> 00:46:48,512 اکه کيم وو جينگ نايب السلطنه بشه 392 00:46:48,548 --> 00:46:52,006 جانگ هووا سود ميبره و قدرتش بيشتر ميشه 393 00:46:54,254 --> 00:46:58,213 کيم وو جينگ منبع دردسر براي هر دوي ماست 394 00:46:59,760 --> 00:47:04,356 تو بايد کيم وو جينگ رو از سر راه برداري 395 00:47:39,533 --> 00:47:40,500 پدر 396 00:47:42,436 --> 00:47:45,496 چيه ؟ روحي چيزي نديدي ؟ 397 00:47:45,539 --> 00:47:50,408 بله من يه روح ديدم چي داري ميگي 398 00:47:56,650 --> 00:48:00,643 تو مطمئني اون يوم مون بود ؟ بله من مطمئنم اون يوم مون بود 399 00:48:00,687 --> 00:48:04,748 يون به من گفت ، يوم مون از روي يک سخره پرت شد و مرد 400 00:48:04,791 --> 00:48:07,055 پس چهطور يک مرد مرده زنده برگشته ؟ 401 00:48:07,093 --> 00:48:10,551 تو بايد روح ديده باشي 402 00:48:11,398 --> 00:48:13,958 بانو جمي چند روز قبل جانگ دال رو ملاقات کرده 403 00:48:14,000 --> 00:48:15,763 و حالا اون يوم مون رو ملاقات کرده 404 00:48:15,802 --> 00:48:19,363 ما بايد بفهميم چه خبره 405 00:48:19,406 --> 00:48:23,069 تو چيزي نديدي 406 00:48:23,109 --> 00:48:25,168 تو جانگ دال يا يوم مون رو نديدي 407 00:48:25,212 --> 00:48:29,774 باشه ؟ اما من ديدمشون 408 00:48:29,816 --> 00:48:34,378 فکر ميکنم بايد بري به چانگ هي 409 00:48:34,421 --> 00:48:37,982 چرا ؟ من اجازه کاپيتان جانگ رو دارم 410 00:48:38,024 --> 00:48:42,484 چرا تو براي من دليل مياري تا به چانگ هي برم ؟ 411 00:48:42,529 --> 00:48:45,794 تو دلت ميخواهد که بميري ؟ 412 00:48:45,832 --> 00:48:49,996 سون جونگ لطفاً بزار ما زندگي آرومي داشته باشيم 413 00:48:50,036 --> 00:48:51,503 من چيزي نمي خواهم براي هيچ چيز ديگر 414 00:48:51,538 --> 00:48:54,803 مت فقط مي خواهم به خانواده ام غذا و گرما بدهم 415 00:48:54,841 --> 00:49:00,211 پس بزار ما در سکوت زندگي کنيم ، باشه ، پسر من ؟ 416 00:49:00,247 --> 00:49:03,944 من ناراحت نميشم حتي اگه تو به من کمک نکني من به چانگ هي ميرم 417 00:49:03,984 --> 00:49:06,452 بزار بانو جمي منو پيدا کنه اون تنها کسيه که منو ميکشه 418 00:49:06,486 --> 00:49:12,652 چطور ميتوني همچين چيزي بگي تو الآن پدري 419 00:49:12,692 --> 00:49:20,463 پس به من کمک کن چرا ، تو 420 00:49:20,500 --> 00:49:23,867 اون از تو چي ميخواد ؟ 421 00:49:26,406 --> 00:49:30,365 اون به من گفت کيم وو جينگ رو بکشم 422 00:49:30,410 --> 00:49:34,676 کيم وو جينگ ؟ منظورت نايب السلطنه سابقه ؟ 423 00:49:34,714 --> 00:49:39,879 پادشاه دوباره اونو نايب السلطنه خودش کرده 424 00:49:39,920 --> 00:49:42,582 پادشان وارثي نداره کيم وو جينگ از نسل پادشاهه 425 00:49:42,622 --> 00:49:45,182 وقتي که شاه مرد اون شاهه بعدي ميشه 426 00:49:45,225 --> 00:49:47,785 اون براي روي تخت نشستن ميجنگه با 427 00:49:47,827 --> 00:49:50,387 بازرس دولتي کسي که از بانو جمي حمايت ميکنه 428 00:49:50,430 --> 00:49:55,800 کيم وو جينگ براي باقي ماندن در شهر امپراطور بايد از جنگ سياسي دوري کنه 429 00:49:55,835 --> 00:50:00,898 ارباب ، ما بايد پيشنهادش رو رد کنيم 430 00:50:00,941 --> 00:50:03,000 ما نمي تونيم چيزي رو از دست بديم ما سخت کا کرديم 431 00:50:03,043 --> 00:50:06,706 اگه ما درگير دعواهاي سياسي بشيم 432 00:50:08,448 --> 00:50:11,508 ما به بانو جمي ملحق شديم و اين براي ما بزرگترين تهديده 433 00:50:11,551 --> 00:50:15,214 ما به همچين چيزهايي نياز نداريم 434 00:50:19,459 --> 00:50:23,122 تو لازم نيست اين کار رو بکني اگه نخواهي 435 00:50:23,163 --> 00:50:26,428 من ميکنم سرپرست 436 00:50:26,466 --> 00:50:31,233 جانگ بوک سود بيشتري مي بره اگه کيم وو جينک نايب السلطنه بشه 437 00:50:31,271 --> 00:50:34,729 ما بايد از دست اون خلاص بشيم 438 00:50:57,097 --> 00:51:02,694 من به تو يک فرصت براي انتقام گرفتن ميدم 439 00:51:02,736 --> 00:51:06,695 به اون يک شمشير بديد سرپرست 440 00:51:28,161 --> 00:51:35,829 من شمشير نمي خوام انتقام خودتو بگير 441 00:51:59,693 --> 00:52:01,991 اگه نمي خواهي مطيع فرامين من باشي 442 00:52:02,028 --> 00:52:04,189 بايد اين جا رو ترک کني 443 00:52:40,767 --> 00:52:43,235 کارت خوب بود 444 00:52:57,984 --> 00:53:01,681 من نمي فهمم 445 00:53:01,721 --> 00:53:04,781 چرا منو به پايگاه چانگ هي فرستادي 446 00:53:04,824 --> 00:53:08,089 اما حالا که اينجام مي فهمم 447 00:53:08,128 --> 00:53:10,892 اين جا پايگاه نظامي عاليي است 448 00:53:10,930 --> 00:53:15,492 مکان بسيار خوبي براي ارتباط با چين و ژاپن 449 00:53:15,535 --> 00:53:19,096 نقشه هاي تو براي فرو نشاندن دزدها چه پيشرفتي کرده ؟ 450 00:53:19,139 --> 00:53:22,108 دزدا تو ناحيه جينوول متحدن 451 00:53:22,142 --> 00:53:26,511 يک دوجين از دسته هاي کوچکتر دزدا که قدرتشون حاکم شده 452 00:53:27,447 --> 00:53:29,415 من اولين نقشه اشون رو فرو نشاندم 453 00:53:29,449 --> 00:53:31,610 دسته کوچکتر دزدا تحت فرمان ما هستن 454 00:53:31,651 --> 00:53:34,415 و بعد به دزدهاي جينوول حمله ميکنن 455 00:53:36,456 --> 00:53:39,118 از برگشتن به خونه چه احساسي داري ؟ 456 00:53:39,159 --> 00:53:43,823 من فکر ميکردم اين بايد پيروزي بزرگي موقع مراجعت به خانه براي تو باشه 457 00:53:43,863 --> 00:53:47,629 من هنوز موفق نشدم هيچ کاري براي چانگ هي انجام بدم 458 00:53:48,568 --> 00:53:56,236 يادمه تو يک موقعي تو کشتي من پنهان شدي 459 00:53:56,276 --> 00:54:00,975 خواستي من تو رو به چين ببرم 460 00:54:01,014 --> 00:54:03,380 تو يک بچه شجاع و گستاخ بودي 461 00:54:03,416 --> 00:54:06,783 اما تو يک روحي تو چشمات داشتي 462 00:54:08,721 --> 00:54:13,385 چين کشوري با فرصت هاي زياد براي تو بود 463 00:54:13,426 --> 00:54:20,093 تو به روياهات در چانگ هي حقيقت بخشيدي 464 00:54:21,234 --> 00:54:28,197 دزدها رو کنار زدي کي ميتونه سر راهه تو وايسه 465 00:54:28,241 --> 00:54:31,802 بنا کردن مقرر ما به زودي ممکن ميشه 466 00:54:31,845 --> 00:54:33,813 بله ارباب 467 00:54:40,453 --> 00:54:43,013 من ميخوام يک مهمانخانه نزديک بندر بسازم 468 00:54:43,056 --> 00:54:45,422 يک مهمانخانه ؟ بله 469 00:54:45,458 --> 00:54:47,016 چانگ هي به زودي ک بندر ميشه 470 00:54:47,060 --> 00:54:50,120 براي کشتي هاي تجاري از چين و ژاپن 471 00:54:50,163 --> 00:54:55,430 آنها اونجا استراحت ميکنن و تدارک ميبينن 472 00:54:55,468 --> 00:54:58,631 ما بايد براي ساخت يک مهمانخانه بزرگ آماده بشيم 473 00:55:00,406 --> 00:55:07,369 چرا ما نتونيم يه سرمايه گذاري برابر در مهمانخانه داشته باشيم ؟ 474 00:55:07,413 --> 00:55:09,381 خوبه 475 00:55:10,016 --> 00:55:12,382 بانو جمي سعي نمي کنه مانع تو بشه ؟ 476 00:55:12,418 --> 00:55:15,683 اقدام بانو جمي از گذاشتن حاکم در موجينجو يه تهديد بزرگه 477 00:55:15,722 --> 00:55:17,087 ولي ما اونو مغلوب ميکنيم 478 00:55:17,123 --> 00:55:20,889 با کمک لرد کيم وو جينگ نايب السلطنه سابق 479 00:55:20,927 --> 00:55:23,487 اگه اون نايب السلطنه بشه 480 00:55:23,529 --> 00:55:25,895 اون مرد قدرتمندي در پادشاهي بعدي ميشه 481 00:55:25,932 --> 00:55:26,990 بله 482 00:55:28,534 --> 00:55:31,901 و به چه دليلي اون به ما کمک ميکنه؟ 483 00:55:31,938 --> 00:55:35,806 اون نمي خواهد برگرده 484 00:55:35,842 --> 00:55:37,605 اون الآن ساکن چانگ هي است 485 00:55:37,644 --> 00:55:41,808 اگه فرصتش رو بدست آوردي بايد با اون ملاقات کني 486 00:55:45,251 --> 00:55:48,015 آيا به آقاي سول پيانگ گفتي ؟ 487 00:55:48,054 --> 00:55:49,715 بله 488 00:55:50,256 --> 00:55:53,123 من شنيدم اون بزرگترين تاجره يانگزو 489 00:55:53,159 --> 00:55:56,424 ميدوني اون کيه ؟ بله 490 00:55:56,462 --> 00:56:01,559 اون وارد شد و با کاپيتان جانگ ملاقات کرد 491 00:56:01,601 --> 00:56:04,365 به نظر مياد کاپيتان جانگ پايگاه اصليش رو در چانگ هي بنا کرده 492 00:56:04,404 --> 00:56:09,967 دليل ديگه که اون تونسته دزدا رو سرکوب کنه 493 00:56:10,009 --> 00:56:13,570 ما گروه اصلي خودمون رو در چانگ هي تاسيس کرديم 494 00:56:13,613 --> 00:56:17,379 اونا نتونستن بندر ديکجين رو به عنوان پاگاه انتخاب کنن 495 00:56:17,417 --> 00:56:19,681 از وقتي ه موجينجو نزديک تر شدن ؟ 496 00:56:19,719 --> 00:56:23,177 چانگ هي همه وضعيت هاي خوب رو داره 497 00:56:23,222 --> 00:56:27,386 براي کشتي هاي تجاري که از ژاپن و چين ميان و بندر مياني آنهاست 498 00:56:27,427 --> 00:56:29,895 وقتي کاپيتان جانگ مقرر اصلييشان را در چانگ هي تاسيس کرد 499 00:56:29,929 --> 00:56:34,696 اين حتي موفق تر از بندر دوکجين شده 500 00:56:36,536 --> 00:56:41,599 اين دليليه که چرا من نقشه ساخت يک مهمانخانه در اينجا رو دارم 501 00:56:48,948 --> 00:56:54,215 آيا هيچ ماهي خوش شانسي داري ؟ هيچ ماهيي مخالف من نيست 502 00:56:55,555 --> 00:57:00,219 من يک کشتي چيني در بندر ديدم 503 00:57:00,259 --> 00:57:04,161 آقاي سول پيانگ از گروه تجار يانگزو اينجاست 504 00:57:04,197 --> 00:57:06,859 سول پيانگ ؟ بله 505 00:57:06,899 --> 00:57:12,860 اون موفق ترين تاجر شيلايي در چينه 506 00:57:12,905 --> 00:57:16,671 پس من بايد با اون ملاقات کنم 507 00:57:16,709 --> 00:57:19,974 ترتيب يک ملاقات رو بده بله ، سرور من 508 00:57:43,736 --> 00:57:44,896 صبر کن 509 00:57:47,640 --> 00:57:51,098 من تو رو قبلاً نديدم اهل کجايي ؟ 510 00:58:02,588 --> 00:58:05,352 يون سون جونگ 511 00:58:05,391 --> 00:58:10,556 براي چي به چانگ هي آمدي ؟ 512 00:58:10,596 --> 00:58:16,057 کاپيتان جانگ کجاست چرا ؟ چي شده ؟ 513 00:58:16,803 --> 00:58:19,363 من بايد يک چيز مهم رو به اون بگم 514 00:58:25,912 --> 00:58:28,972 يوم مون واقعاً زنده است ؟ من مطمئنم 515 00:58:29,015 --> 00:58:32,178 من خودم ديدم که اون با بانو جمي ملاقات کرد 516 00:58:32,218 --> 00:58:34,379 اون چرا با بانو جمي ملاقات کرده ؟ 517 00:58:34,420 --> 00:58:37,480 من نمي دونم 518 00:58:37,523 --> 00:58:41,892 يک چيز مهم تر وزير هم الآن تو موجينجو 519 00:58:41,928 --> 00:58:44,192 يوم مون اونو درست بعد از اينکه اون وزير رو ملاقات کرد آمد 520 00:58:44,230 --> 00:58:45,993 با حاکم موجينجو 521 00:58:46,032 --> 00:58:49,695 اونجا يگ چيزي بايد باشه 522 00:58:51,037 --> 00:58:54,200 من بايد نايب السلطنه رو ببينم 523 00:58:56,042 --> 00:58:57,907 کاپيتان 524 00:58:59,846 --> 00:59:02,144 چي شده ؟ 525 00:59:02,181 --> 00:59:07,050 افسرهاي بندر هاربور به وسيله يک مرد ناشناس کشته شدن 526 01:00:06,445 --> 01:00:08,913 تو به يک گردش خوب رفته بودي ؟ بله 527 01:00:08,948 --> 01:00:12,816 چرا تو اين سرما بيرون موندي ؟ 528 01:00:14,053 --> 01:00:15,918 بيا بريم تو 529 01:00:26,866 --> 01:00:28,527 سرورم ، مراقب باشيد 530 01:00:34,473 --> 01:00:36,236 جانگ هووا 531 01:00:40,780 --> 01:00:45,149 کي اون جاست ! کسي اونجاست ؟ 532 01:00:57,196 --> 01:01:00,256 بلند شو بلند شو 533 01:01:06,839 --> 01:01:10,206 اون کيه ؟ 534 01:01:10,243 --> 01:01:17,411 بلند شو بلند شو 535 01:01:48,981 --> 01:01:50,846 نا موفق ؟ چون جانگ هووا اون جا بود ؟ 536 01:01:50,883 --> 01:01:52,942 وقتي اونو ديدي يک فرصت يه قلبت دادي ؟ 537 01:01:52,985 --> 01:01:54,452 تو دوست داري بميري ؟ 538 01:01:54,487 --> 01:01:55,545 نه 539 01:01:55,588 --> 01:02:00,389 تو نميدونستي کي به وسيله خنجر مجروحت کرد ، ميدونستي ؟ 540 01:02:00,426 --> 01:02:01,586 حالا چرا داري اينو فقط به ما ميگي ؟ 541 01:02:01,627 --> 01:02:08,692 من عميقاً شکست خوردم .... ميدونم اينجا هيچ وقت براي من نبوده 542 01:02:08,734 --> 01:02:13,797 دريا به من و تو تعلق داره 543 01:02:13,839 --> 01:02:20,005 بانو جمي و وزير نقشه قتل تو رو کشيدن