1 00:05:00,565 --> 00:05:05,662 اگه اونو نکشي ، فرمانده جانگ خواهد مرد 2 00:05:10,008 --> 00:05:12,306 دفعه بعد که تو رو ببينم ، تو دشمن من خواهي بود 3 00:05:12,844 --> 00:05:15,938 کي پدر منو کشت 4 00:05:20,185 --> 00:05:22,585 اگه من نميتونم عشق شما رو داشته باشم 5 00:05:23,588 --> 00:05:26,421 تا انتها نمي ذارم جسمتون از اينجا خارج بشه 6 00:05:37,235 --> 00:05:43,105 من همسر شما خوام شد لطفا زندگي فرمانده جانگ رو نجات بديد 7 00:05:49,715 --> 00:05:51,342 از حالا 8 00:05:52,284 --> 00:05:55,481 زنگي برات دردناکتر از مرگت خواهد شد 9 00:05:55,921 --> 00:05:57,354 از اينجا برو 10 00:06:23,982 --> 00:06:25,415 ارباب سول 11 00:06:25,851 --> 00:06:28,581 چه چيزي تو رو به اينجا کشونده تو هم شنيدي ؟ 12 00:06:28,754 --> 00:06:30,244 درباره چي؟ 13 00:06:30,422 --> 00:06:33,789 فرمانه جانگ ژنرال وانگ رو نجات داد 14 00:06:35,360 --> 00:06:37,885 حقيقت داره ؟ بله 15 00:06:38,063 --> 00:06:40,293 من اينو از فرمانده ارتش وونينگجو شنيدم 16 00:06:40,465 --> 00:06:42,023 اين پيروزي فقط با دسته اي از افسران امنيتي سابق بدست اومده 17 00:06:42,100 --> 00:06:45,433 نه با افراد حرفه اي 18 00:06:45,837 --> 00:06:48,032 ارتش وونينگجو هم خيلي شگفت زده شده 19 00:06:50,776 --> 00:06:52,209 بانوي من 20 00:06:53,178 --> 00:06:54,702 شما هم شنيديد ؟ 21 00:06:55,080 --> 00:06:56,547 در باره فرمانده جانگ ؟ 22 00:06:56,615 --> 00:06:57,582 بله 23 00:06:57,849 --> 00:07:00,613 من شنيدم اون ژنرال وانگ رو نجات داده 24 00:07:00,786 --> 00:07:04,517 فرمانده جانگ و معاون جونگ در راه يانگزو هستند 25 00:07:04,689 --> 00:07:08,682 مردم در بازار جمع شدن تا به اونها خوش آمد بگن 26 00:07:08,860 --> 00:07:10,623 بريم 27 00:07:14,933 --> 00:07:17,697 اين خوبه شما بايد بريد 28 00:07:17,869 --> 00:07:20,201 بانوي من ... 29 00:07:20,939 --> 00:07:24,773 من احساس شما رو ميفهمم نيازي نيست اونو از من مخفي کنيد 30 00:07:24,943 --> 00:07:26,740 منظورت چيه ؟ 31 00:07:26,912 --> 00:07:29,312 شما هر روز به معبد ميرفتيد و دعا ميکرديد 32 00:07:29,414 --> 00:07:30,745 از وقتي فرمانده جانگ به ميدان جنگ رفتن 33 00:07:30,782 --> 00:07:33,751 از وقتي فرمانده جانگ به ميدان جنگ رفتن Sillawon: معبد توسط مردم شيلا در تانگ ساخته شده 34 00:07:33,785 --> 00:07:34,149 Sillawon: معبد توسط مردم شيلا در تانگ ساخته شده 35 00:07:34,186 --> 00:07:35,118 من ميدونم شما براي فرمانده جانگ دعا ميکرديد که به سلامت برگردند Sillawon: معبد توسط مردم شيلا در تانگ ساخته شده 36 00:07:35,153 --> 00:07:38,953 من ميدونم شما براي فرمانده جانگ دعا ميکرديد که به سلامت برگردند 37 00:07:41,793 --> 00:07:43,920 احمق نباش 38 00:07:44,095 --> 00:07:45,756 من دعا ميکردم اين جنگ زودتر تموم بشه 39 00:07:45,864 --> 00:07:48,196 تا گروه ما بتونه دوباره احيا بشه 40 00:08:36,781 --> 00:08:38,942 متوجه شدي ؟ بله 41 00:08:39,117 --> 00:08:41,347 اونها توسط ارتش وونينگجو نابود شدن 42 00:08:41,486 --> 00:08:42,646 به رهبري فرمانده جانگ از گروه سول-پي-يانگ 43 00:08:42,821 --> 00:08:46,780 اونها گروگانشون، ژنرال وانگ ، رو از دست دادن 44 00:08:47,359 --> 00:08:49,327 چه اتفاقي براي يام-مون افتاد ؟ 45 00:08:49,494 --> 00:08:51,826 ما از اون خبري نداريم 46 00:08:55,934 --> 00:08:59,563 قضايا خطرناک بنظر مياد 47 00:08:59,738 --> 00:09:02,002 ارتش پينگ-لو-زي-گوئينگ که در راه چانگ-آن بود 48 00:09:02,173 --> 00:09:04,403 قبل از اينکه پاشونو به شهر بذارن نابود شدند 49 00:09:04,576 --> 00:09:07,067 ما نميدونيم فرمانده يام-مون زنده هست يا مرده 50 00:09:07,245 --> 00:09:09,713 براي ما چه اتفاقي خواهد افتاد ؟ 51 00:09:10,815 --> 00:09:12,442 من از کجا بدونم ؟ 52 00:09:12,784 --> 00:09:15,082 چطور من بايد اطلاع داشته باشم ؟ 53 00:09:16,521 --> 00:09:20,082 درباره چيزاي غير ممکن فکر نکن 54 00:09:20,158 --> 00:09:22,786 فقط چيزايي رو که گفتي انجام بده 55 00:09:23,061 --> 00:09:25,427 دختر ها رو آماده کردي؟ 56 00:09:25,597 --> 00:09:27,895 يانگ-چون اونها رو به بندر يوسان مياره 57 00:09:27,999 --> 00:09:29,466 اونها فردا اينجا خواهند بود 58 00:09:29,534 --> 00:09:30,193 و شراب ؟ 59 00:09:31,102 --> 00:09:35,232 من به اندازه کافي شراب آماده کردم 60 00:09:35,674 --> 00:09:37,198 به دقت گوش کن 61 00:09:37,375 --> 00:09:42,506 اين براي من فرصتي هست که بتونم اعتماد ارباب رو جلب کنم 62 00:09:43,915 --> 00:09:48,375 لطفا اشتباهي نکن فهميدي ؟ 63 00:09:48,553 --> 00:09:51,044 بله ، فهميدم 64 00:09:54,259 --> 00:09:56,489 بانوي من ، اجازه بديد من اين کار رو انجام بدم 65 00:09:56,595 --> 00:09:58,586 بسيار خوب بانوي من 66 00:10:00,398 --> 00:10:03,731 ... من نمي دونم که اينو بايد به شما بگم 67 00:10:04,536 --> 00:10:08,632 اتفاق بدي براي سرپرست يام-مون افتاده 68 00:10:08,974 --> 00:10:10,271 منظورت چيه ؟ 69 00:10:10,442 --> 00:10:12,205 اون از ارتش وونينگجو به رهبري گونگ-بوک شکست خورد 70 00:10:12,310 --> 00:10:14,870 و کسي نميدونه که ايشون زنده هست يا مرده 71 00:10:42,040 --> 00:10:43,473 بانوي من ! 72 00:10:45,377 --> 00:10:49,143 اونها دارن ميان فرمانده جانگ داره مياد 73 00:11:18,376 --> 00:11:21,539 خوش آمديد 74 00:11:21,746 --> 00:11:23,805 آسيبي نديديد ؟ 75 00:11:23,982 --> 00:11:27,042 شما سالم هستيد ؟ بله ارباب 76 00:11:29,054 --> 00:11:32,888 من شنيدم شما ژنرال وانگ رو نجات داديد آيا شما با اون برگشتيد ؟ 77 00:11:32,991 --> 00:11:36,051 ژنرال به چانگ-آن رفتند 78 00:11:38,697 --> 00:11:41,495 من فکر ميکنم ارباب سول و من حالا ميتونيم سرمون رو بالا بگيريم 79 00:11:41,599 --> 00:11:43,658 از شما سه نفر متشکرم 80 00:11:45,704 --> 00:11:47,672 کارتون خوب بود 81 00:11:48,173 --> 00:11:51,006 ارباب سول کجاست 82 00:11:51,109 --> 00:11:55,603 حا ايشون از وقتي که از زندان آزاد شدن خوب نبود 83 00:11:56,981 --> 00:11:59,449 برو و احترامت رو نشون بده 84 00:12:06,357 --> 00:12:09,520 ارباب خوش آمديد 85 00:12:16,501 --> 00:12:22,633 شما خيلي سختي کشيديد من خوشحالم که شما به سلامت برگشتيد 86 00:12:22,807 --> 00:12:26,766 من شنيدم شما حاتون زياد خوب نيست حالتون چطوره؟ 87 00:12:26,945 --> 00:12:28,776 من خوبم 88 00:12:29,347 --> 00:12:31,076 ... ارباب 89 00:12:36,554 --> 00:12:38,954 بنوشيد 90 00:12:39,124 --> 00:12:41,718 شما هر قطره از شرابي رو که من دارم ، ميتونيد بنوشيد 91 00:12:41,893 --> 00:12:43,451 بنوشيد تا جگرتون حال بياد 92 00:12:50,769 --> 00:12:54,432 من شنيدم ارتش پينگ-لو-زي-کينگ در چانگ-آن تجهيز شدن 93 00:12:54,939 --> 00:12:56,668 چه اتفاقي افتاد ؟ 94 00:12:56,875 --> 00:13:00,436 من شنيدم اونها خيلي عقب نشيني کردن 95 00:13:00,645 --> 00:13:01,907 اين درسته ؟ 96 00:13:03,047 --> 00:13:07,279 پس جنگ بزودي تموم ميشه 97 00:13:07,452 --> 00:13:11,081 اين مسئله ساده اي نيست 98 00:13:11,623 --> 00:13:15,150 اونها به خاطر آب وهواي بد عقب نشيني کردن 99 00:13:15,326 --> 00:13:21,026 نه بخاطر اينکه ارتش تانگ قويه 100 00:13:22,233 --> 00:13:25,600 اونها هنوز هم قوي هستن 101 00:13:25,970 --> 00:13:28,336 جنگ گسترش پيدا خواهد کرد 102 00:13:29,574 --> 00:13:31,701 فرمانده جانگ درست ميگه 103 00:13:31,943 --> 00:13:35,071 ارتش وونينگجون يه لشکر خشن هستن 104 00:13:35,246 --> 00:13:37,373 به نسبت نيروهاي زبده يي-سادو وارتش پينگ-لو-زي-گينک 105 00:13:37,916 --> 00:13:41,579 شايد به خاطر همينه که ژنرال وانگ 106 00:13:41,686 --> 00:13:45,747 افسران امنيتي ما رو به عنوان جلودارمنصوب کردن 107 00:13:47,125 --> 00:13:49,787 !به عنوان جلودار 108 00:13:51,462 --> 00:13:55,296 در آينده با شرايط سختي روبرو خواهيد شد .شما بايد مراقب باشيد 109 00:13:55,466 --> 00:13:56,694 بله ارباب 110 00:14:04,609 --> 00:14:06,167 ها-جين 111 00:14:06,978 --> 00:14:08,206 بله 112 00:14:09,113 --> 00:14:12,844 ميدوني چطوري افراد زيادي با شمشير من کشته شدن ؟ 113 00:14:14,419 --> 00:14:19,152 من مطئن هستم اونا از 12 نفر بيشتر بودن 114 00:14:21,426 --> 00:14:23,553 باور نمي کني ؟ 115 00:14:24,262 --> 00:14:25,854 من اين کار رو کردم 116 00:14:26,130 --> 00:14:28,928 بله ، حتما ميتونستيد 117 00:14:32,003 --> 00:14:33,800 ... وقتي من 118 00:14:35,506 --> 00:14:37,997 وقتي من در حال مبارزه با دشمن بودم 119 00:14:38,576 --> 00:14:41,238 ... در اون لحظه زندگي و مرگ 120 00:14:42,046 --> 00:14:44,276 به تمام چيزي که فکر مي کردم 121 00:14:46,517 --> 00:14:49,281 تو بودي 122 00:14:54,359 --> 00:14:56,725 فکر ميکني اين براي چيه ؟ 123 00:14:57,795 --> 00:15:01,231 من از کجا بدونم ؟ 124 00:15:01,566 --> 00:15:03,830 تو به من فکر نميکردي ؟ 125 00:15:05,937 --> 00:15:08,337 من سرم خيلي شلوغ بود ... 126 00:15:08,806 --> 00:15:11,274 من براي اين افکار بيهوده وقت نداشتم 127 00:15:12,877 --> 00:15:18,611 من شرط ميبندم تو بي عاطفه ترين دختر دهقان در تمام دنيا هستي 128 00:15:24,956 --> 00:15:27,390 روتو بر نگردون 129 00:15:28,860 --> 00:15:30,487 ... حقيقت اينه که 130 00:15:31,829 --> 00:15:34,195 من فقط درباره تو فکر ميکردم 131 00:15:35,633 --> 00:15:39,535 از لحظه اي که صبح چشمامو باز ميکردم 132 00:15:39,704 --> 00:15:43,231 ... تا وقتي که شب به خواب ميرفتم 133 00:15:43,408 --> 00:15:48,038 ... و بعدش در روياهام من فقط به تو فکر ميکردم 134 00:15:52,951 --> 00:15:58,753 من ميخواستم که به ميدان جنگ بيام 135 00:15:59,490 --> 00:16:02,948 اگه ميشد ازت حفاظت کنم 136 00:16:42,133 --> 00:16:44,499 چه کار ميکني ؟ 137 00:16:55,446 --> 00:16:58,882 تو بايد از ما چشم پوشي ميکردي و همه چيز رو نابود ميکردي 138 00:16:59,050 --> 00:17:02,019 من فقط براي يه پياده روي بيرون رفتم 139 00:17:02,320 --> 00:17:06,017 چرا ... تو منو خشمگين ميکني ؟ 140 00:17:07,658 --> 00:17:11,924 من حدس ميزنم شما دو تا بزودي با هم زندگي خواهيد کرد 141 00:17:16,868 --> 00:17:18,961 ... آخه چرا 142 00:17:20,605 --> 00:17:22,163 اونها به نظر خوب ميان 143 00:18:10,021 --> 00:18:11,454 چي شده ؟ 144 00:18:11,622 --> 00:18:14,989 من مطلب مهمي دارم که به شما بگم 145 00:18:33,311 --> 00:18:35,643 اين دختر ها کي هستن 146 00:18:35,913 --> 00:18:38,347 ارباب ، من چرخ دنده هاي مغزمو به کار انداختم - کنايه از فکرکردن - براي راهي که 147 00:18:38,416 --> 00:18:39,440 ... پولدار بشيم و اون منو موفق ميکنه 148 00:18:39,550 --> 00:18:42,576 ما بايد زن ها و مشروبات رو به سربازان بفروشيم 149 00:18:42,753 --> 00:18:44,880 اونها در قحطي زن و مشروب قرار دارن 150 00:18:44,989 --> 00:18:47,423 يه سود زياد تضمين شده است 151 00:18:49,160 --> 00:18:52,459 در شب نشيني و ساعت هاي خواب ، ... در باران و آفتاب 152 00:18:52,563 --> 00:18:57,933 من حاضرم خودمو براي شما فدا کنم تا هنگام مرگ 153 00:18:59,837 --> 00:19:03,364 لطفا صداقت من رو تائيد کنيد 154 00:19:04,342 --> 00:19:08,210 صداقت تو، اشک رو به چشمان من جاري کرد 155 00:19:08,713 --> 00:19:10,203 ارباب 156 00:19:11,582 --> 00:19:15,643 ... من تجارت رو از دست دادم من به سختي براش کار کردم 157 00:19:16,087 --> 00:19:19,682 من تا حد يک تاجر ارتشي سرگردان در جنگ تنزل مقام پيدا کردم 158 00:19:20,324 --> 00:19:27,423 ولي حالا، من بايد از راه فحشا پول در بيارم 159 00:19:29,667 --> 00:19:37,369 من سالهاي زيادي به عنوان دزد دريايي زندگي کردم با ماهي هاي بودار زندگي کردم 160 00:19:37,775 --> 00:19:42,712 ولي براي پولدار شدن از طريق فاحشه ها ... 161 00:19:44,749 --> 00:19:48,412 مشکل شما اينه که سرتون از افکار زيادي پر شده 162 00:19:49,053 --> 00:19:53,615 به عبارت ديگر براي رهايي از اين افکار بدنتون بايد خسته بشه 163 00:19:55,293 --> 00:19:58,524 سرپرست جانگ بله قربان 164 00:20:03,668 --> 00:20:04,999 ارباب 165 00:20:18,049 --> 00:20:23,146 چان-تاء, ما بايد جايي بريم, و دور از خشکي زندگي کنيم 166 00:20:39,704 --> 00:20:40,864 ارباب 167 00:21:04,996 --> 00:21:06,793 چه اتفاقي افتاده ؟ 168 00:21:07,698 --> 00:21:11,964 شما واقعا توسط سربازان گونگ-بوک شکست خورديد 169 00:21:12,136 --> 00:21:13,694 متاسفم 170 00:21:31,322 --> 00:21:34,883 من به خوبي از مهارت ها و توانايي هاي خارق العاده تو خبر دارم 171 00:21:35,226 --> 00:21:39,959 ولي من بايد تو رو بابت اين شکست مسئول بدونم 172 00:21:40,531 --> 00:21:42,829 اونو بگيريد و به زندان بندازيد 173 00:24:16,687 --> 00:24:18,780 چه چيزي تو رو به اينجا آورده ؟ 174 00:24:19,023 --> 00:24:22,186 من مطلب مهمي دارم که به شما بگم 175 00:24:22,359 --> 00:24:24,224 اون چيه ؟ 176 00:24:24,395 --> 00:24:28,627 حکومت تانگ براي يه جنگ کامل آماده ميشه 177 00:24:28,799 --> 00:24:35,068 با آشتي دادن جي-دو-شي و هي-نان ، هي-بي و جيانگ-سو 178 00:24:35,473 --> 00:24:38,203 اگه شما سريعا نقشه اي نکشيد 179 00:24:38,375 --> 00:24:41,435 افراد شما گير مي افتن 180 00:24:41,779 --> 00:24:46,113 و نقشه بزرگ شما براي فرمانروايي ، شکست خواهد خورد 181 00:24:49,687 --> 00:24:54,624 من نقشه اي دارم که شما بر اين موقعيت بحراني چيره بشيد 182 00:24:55,426 --> 00:24:56,916 اون چيه ؟ 183 00:24:57,094 --> 00:25:01,087 اونها ميگفتن شما ميتونيد يک آتش رو از دور با آب خاموش کنيد 184 00:25:03,467 --> 00:25:05,560 شما بايد از شيلا استفاده کنيد 185 00:25:05,970 --> 00:25:10,907 من رابطه دوستانه اي با شيلا ندارم 186 00:25:11,408 --> 00:25:13,968 شيلا به من کمک خواهد کرد ؟ 187 00:25:14,144 --> 00:25:16,874 ... رابطه بين شيلا و حکومت تانگ 188 00:25:16,947 --> 00:25:18,778 اخيرا ضعيف شده 189 00:25:19,884 --> 00:25:23,877 من اين کار مهم رو با موفقيت تموم ميکنم 190 00:25:24,355 --> 00:25:26,414 تو يک تاجري 191 00:25:26,590 --> 00:25:32,722 بايد شرايطي پشت اين تجارت باشه 192 00:25:34,565 --> 00:25:38,092 لطفا يام-مون رو آزاد کنيد 193 00:25:39,203 --> 00:25:43,867 ، تو اين کار رو کردي و اين آخرين روز تو در اين دنيا هست 194 00:25:43,941 --> 00:25:46,910 مراقب باش عجله کن 195 00:25:47,077 --> 00:25:49,841 من هرگز به شيلا با اين درجه بر نميگردم 196 00:25:49,914 --> 00:25:51,609 راه بيفت 197 00:25:56,387 --> 00:26:00,323 اي بچه, تمام روز رو کجا بودي 198 00:26:00,424 --> 00:26:02,585 درست وقتي که پدرت تمام روز و شب رو کار ميکنه ؟ 199 00:26:02,760 --> 00:26:05,320 من رفته بودم فرمانده جانگ و يون رو ببينم 200 00:26:05,663 --> 00:26:08,154 براي چي اين کار رو کردي ؟ 201 00:26:08,766 --> 00:26:11,030 اگه بانو جيمي بفهمه چي ؟ 202 00:26:11,302 --> 00:26:13,862 من چرا بايد به خاطر ديدن دوستام بترسم ؟ 203 00:26:14,371 --> 00:26:15,531 يکبار که به شيلا برگشتيم 204 00:26:15,639 --> 00:26:17,072 کي فکر ميکرد که بتونم دوباره اونها رو ببينم ؟ 205 00:26:17,241 --> 00:26:19,471 براي چي صداتو پائين نمياري ؟ 206 00:26:19,677 --> 00:26:23,807 اونها که همسران تو نيستن ، اونها که از خون تو نيستن 207 00:26:24,081 --> 00:26:26,447 چرا بايد اينقدر ناراحت بشي که از اونها خداحافظي کني ؟ 208 00:26:28,519 --> 00:26:31,579 لب و لوچه خودتو اينطوري نکن 209 00:26:32,389 --> 00:26:37,088 تو هيچ چيز از دوستي اونها بدست نخواهي آورد 210 00:26:37,261 --> 00:26:40,162 فقط به کارت تمرکز کن 211 00:26:40,331 --> 00:26:43,232 تو به کار خواهي پرداخت ، درسته ؟ 212 00:26:43,500 --> 00:26:45,661 برگرد سر کار عجله کن 213 00:26:50,107 --> 00:26:52,803 آماده سازي خوب پيش ميره ؟ 214 00:26:53,010 --> 00:26:56,377 بله ، من پارچه ابريشمي ومال الاتجاره اي رو که از غرب آورديم در کشتي بررسي کردم 215 00:26:56,480 --> 00:26:58,243 اونها بزودي بار زده ميشن 216 00:26:58,582 --> 00:27:01,745 ما بايد آماده باشيم که اينجا رو در کمتر از يک ماه ترک کنيم 217 00:27:01,919 --> 00:27:05,320 چقدر ماليات بدهکار هستيم ؟ 218 00:27:05,489 --> 00:27:07,286 ... ما کالاهاي زيادي داريم 219 00:27:07,458 --> 00:27:09,824 بايد مقداري بيشتر از 1000 سکه نقره بشه 220 00:27:24,942 --> 00:27:27,740 بانوي من ، من بايد با شما صحبت کنم 221 00:27:35,953 --> 00:27:38,012 بانو ، حالتون خوبه ؟ 222 00:27:39,490 --> 00:27:41,117 چه چيزي شما رو به اينجا آورده ؟ 223 00:27:41,291 --> 00:27:43,691 من مطلب مهمي رو بايد به شما بگم 224 00:27:44,895 --> 00:27:46,522 اون چيه ؟ 225 00:27:46,697 --> 00:27:50,997 سرورم يي-سادو ، ميخوان شما رو ملاقات کنن 226 00:28:02,413 --> 00:28:05,211 اين نامه از طرف سرورم هست 227 00:28:49,293 --> 00:28:51,090 شما به دنبال من فرستاديد؟ 228 00:28:51,462 --> 00:28:55,159 ما به اردوگاه يي-سادو خواهيم رفت آماده باشيد 229 00:28:57,334 --> 00:28:59,825 اين خطرناکه که الان از شانگ-دونگ سفر کنيد 230 00:29:00,003 --> 00:29:01,800 در اونجا الان جنگه 231 00:29:02,239 --> 00:29:05,766 و اين کار خوشايند يي-سادو نخواهد بود 232 00:29:06,043 --> 00:29:09,103 اگه اونها بفهمن که شما با اردوگاه يي-سادو ارتباط داريد 233 00:29:09,279 --> 00:29:11,839 صدمات زيادي به گروه ما خواهد زد 234 00:29:12,216 --> 00:29:14,116 شما بايد با احتياط عمل کنيد 235 00:29:14,318 --> 00:29:18,846 يي-سادو يک مرد براي ملاقات با شما فرستاده 236 00:29:19,323 --> 00:29:21,757 اين نشون ميده که اون نااميده 237 00:29:23,393 --> 00:29:27,261 اگه همه چي خوب پيش بره ، ممکنه بتونم خسارت غارتگري رو جبران کنم 238 00:29:27,364 --> 00:29:32,996 با حرکت نا گهاني به چين 239 00:29:46,316 --> 00:29:49,217 بانو جيمي به شو-ژو سفر خواهد کرد 240 00:29:49,386 --> 00:29:50,819 ما 10 روز ديگه بر ميگرديم 241 00:29:50,988 --> 00:29:53,548 آماده باش که طبق برنامه به شيلا برگرديم 242 00:29:53,724 --> 00:29:54,850 بله قربان 243 00:30:01,398 --> 00:30:03,491 اون براي چه به شو-ژو ميره ؟ 244 00:30:03,967 --> 00:30:07,403 فقط کاري رو بکن که بهت گفتم 245 00:30:07,771 --> 00:30:14,677 وچرا همه تجارت شما جايي هست که بانو جيمي ميره؟ 246 00:30:15,379 --> 00:30:19,440 چرا نميري و به جانگ-بو گزارش نميدي ؟ 247 00:30:23,320 --> 00:30:29,748 چي ؟ اون بي وجدان ... 248 00:30:37,768 --> 00:30:39,599 لطفا بريد هيئت بازرگاني 249 00:30:43,907 --> 00:30:46,068 کي اونجاست ؟ 250 00:30:46,276 --> 00:30:49,006 بانو جيمي رو اسکورت کنيد و مستقيما اونجا رو ترک کنيد 251 00:30:49,179 --> 00:30:50,146 بله قربان 252 00:30:52,082 --> 00:30:54,016 بعد از اونها 253 00:31:58,448 --> 00:32:00,109 چه اتفاقي افتاده ؟ 254 00:32:00,284 --> 00:32:03,447 گشت ساحلي ديشب در هنگام گشت زني به قتل رسيدند 255 00:32:03,687 --> 00:32:06,554 با توجه به زخمهاش 256 00:32:06,723 --> 00:32:09,157 اين کار يه شمشير زن حرفه اي بوده 257 00:32:09,326 --> 00:32:11,851 اون ميتونه از ارتش پينگ-لو-زي-کينگ باشه 258 00:32:12,029 --> 00:32:14,554 ما نميتونيم دستور اخراجشون رو بديم 259 00:32:15,098 --> 00:32:18,932 ممکنه کسي به يانگزو وارد شده باشه 260 00:32:21,204 --> 00:32:22,694 ما بايد اينو به فرمانده گزارش کنيم 261 00:32:22,806 --> 00:32:25,104 و نگهبانان اطراف يانگزو رو بيشتر کنيم 262 00:32:25,375 --> 00:32:26,342 بله قربان 263 00:32:42,626 --> 00:32:45,720 چرا اونها اجازه دادن سربازان پينگ-لو-زي-کينگ ناپديد بشن ؟ 264 00:32:45,896 --> 00:32:50,560 من شنيدم ما براي يه حمله سنگين به اونها آماده ميشيم 265 00:32:50,734 --> 00:32:54,795 اونها بايد جاسوس هايي باشند که به ماموريت فرستاده ميشن 266 00:32:55,005 --> 00:32:57,405 جاسوس ها ؟ بله 267 00:32:57,674 --> 00:33:02,634 تو شانس بيشتري براي بردن داري اگه دشمن خودتو بشناسي 268 00:33:03,113 --> 00:33:07,607 اونها براي تربيت جاسوس ها سخت تلاش ميکنن که به ماموريت اعزام بشن 269 00:33:21,365 --> 00:33:23,663 ... براي نجات زندگي شما 270 00:33:25,035 --> 00:33:27,435 اون تصميم گرفت همسر يام-مون بشه 271 00:33:27,604 --> 00:33:31,802 اون گفت مثل همسر به يام مون خدمت خواهد کرد 272 00:33:37,514 --> 00:33:39,379 چکار داري ميکني ؟ 273 00:33:41,785 --> 00:33:45,516 من به عنوان جاسوس به کمپ يي-سادو ميرم 274 00:33:45,689 --> 00:33:49,090 من شنيدم تو داوطلب شدي چرا ؟ 275 00:33:49,526 --> 00:33:51,391 چرا تو بايد به اونجا بري ؟ 276 00:33:51,495 --> 00:33:52,826 اين کار خطر ناکي هست که فقط بر عهده مجرمان گذاشته ميشه 277 00:33:52,896 --> 00:33:54,420 چرا تو داوطلب شدي به اونجا بري ؟ 278 00:33:59,736 --> 00:34:01,363 به خاطر بانو جان-هوا ؟ 279 00:34:02,005 --> 00:34:05,168 تو تصميم گرفتي اونو از اردوگاه يي-سادو برگردوني؟ 280 00:34:07,010 --> 00:34:10,446 ، اگه تو بايد بري پس منم بايد همراه تو بيام 281 00:34:10,614 --> 00:34:11,546 يون ! 282 00:34:11,748 --> 00:34:13,682 من از فرمانده ميخوام که منو همراه تو بفرسته 283 00:34:13,850 --> 00:34:15,442 من نميتونم اجازه بدم که تو تنها بري 284 00:34:15,619 --> 00:34:20,682 يون ، ميدونم که من بي مسئوليت شدم 285 00:34:21,324 --> 00:34:23,918 ولي من نميتونم بمونم بدون اينکه کاري انجام بدم 286 00:34:24,361 --> 00:34:28,195 از وقتي که بانو جانگ-هوا دراردوگاه دشمن نگهداري ميشه 287 00:34:29,966 --> 00:34:33,402 لطفا اين موضوع رو درک کن وبذار من برم 288 00:34:33,670 --> 00:34:37,071 من با تو ميام چون ميدونم چه احساسي داري 289 00:34:37,340 --> 00:34:41,504 ، اگه من نيام اجازه نميدم تو هم بري 290 00:35:05,569 --> 00:35:12,372 تو بزودي به منطقه اي وارد ميشيد که در اختيار افراد پينگ-لو-زي-کينگ هست 291 00:35:14,811 --> 00:35:17,279 اونجا هويت شناسي پينگ-لو-زي-کينگ قرار داره 292 00:35:17,581 --> 00:35:19,913 من 5 روز ديگه پيش تو برميگردم 293 00:35:19,983 --> 00:35:22,713 اگه سر وقت برنگشتي 294 00:35:22,886 --> 00:35:24,319 من منتظرت نميمونم 295 00:35:33,697 --> 00:35:35,187 ايست 296 00:35:39,469 --> 00:35:41,460 به کدوم نيرو تعلق داريد ؟ 297 00:35:43,773 --> 00:35:46,799 ما به فرمان فرمانده يام-مون اومديم 298 00:35:49,012 --> 00:35:50,240 رمز عبور 299 00:36:23,180 --> 00:36:25,978 بهتر شديد ، بانو ؟ 300 00:36:26,750 --> 00:36:31,210 زندگي در اردوگاه ارتش بايد خيلي سخت باشه 301 00:36:31,454 --> 00:36:35,015 اين دليل اينه که خودمو کوچيک کردم من انتخاب ديگري نداشتم 302 00:36:35,392 --> 00:36:39,453 ولي اينجا زياد بد نيست 303 00:36:39,729 --> 00:36:44,564 من شنيدم شما به عنوان تاجرارتش ثروتي بدست آورديد 304 00:36:44,968 --> 00:36:49,905 من ميدونم شما به سادگي برشکست نخواهيد شد 305 00:36:50,207 --> 00:36:56,146 ولي هرگز فکر نميکردم به اين زودي دوباره تقويت بشيد 306 00:36:56,446 --> 00:36:59,415 من هنوز نميتونم اونو کامل بدونم 307 00:37:00,016 --> 00:37:03,315 سرورم منتظر شماست 308 00:37:08,258 --> 00:37:10,453 ايشون بانو جيمي هستن 309 00:37:15,832 --> 00:37:20,098 اين يک افتخار ، سرورم 310 00:37:20,537 --> 00:37:24,564 . من شنيدم شما اصيل زاده هستيد 311 00:37:24,841 --> 00:37:27,071 تجارت به نجيب زادگان تعهد شده ؟ 312 00:37:27,611 --> 00:37:32,241 هم در شيلا و هم در چين مردم از تاجران بيزار شدن 313 00:37:32,549 --> 00:37:35,382 ولي اين ثروت هست که قدرت رو کنترل مينکه 314 00:37:36,152 --> 00:37:38,416 اگه من اين ثروت جمع شده رو نداشتم 315 00:37:38,755 --> 00:37:41,952 معلوم نبود که با شما در اينجا ملاقات داشته باشم 316 00:37:44,394 --> 00:37:47,795 ، شما بانوي بزرگي هستيد همونطور که شنيده بودم 317 00:37:49,532 --> 00:37:52,558 چرا ميخواستيد منو ببينيد ؟ 318 00:37:53,336 --> 00:38:01,243 سرورم درباره علاقه شما به خانواده امپراطوري شيلا خبر دارن 319 00:38:02,178 --> 00:38:03,304 و ؟ 320 00:38:03,480 --> 00:38:05,471 ، از اونجايي که ميدونيد 321 00:38:05,749 --> 00:38:09,048 ارتش پينگ-لو-زي-کينگ در شرايط دشواري قرار داره 322 00:38:09,819 --> 00:38:15,257 جي-دو-شي از هي-نان که زمان زيادي هم پيمان سرورم بود 323 00:38:15,592 --> 00:38:18,755 با حکومت تانگ رابطه برقرار کرده 324 00:38:20,497 --> 00:38:26,458 سرورم از شيلا حمايت ميخوان 325 00:38:28,305 --> 00:38:33,937 آيا شما پيام ما رو به دربارامپراطوري ميرسونيد؟ 326 00:38:37,781 --> 00:38:41,683 من ميدونم که اين تقاضايي سخت هست 327 00:38:45,388 --> 00:38:52,521 ، و اگه من موافقت کنم چي در قبال اون بدست ميارم؟ 328 00:38:52,796 --> 00:38:54,957 من ترتيبي خواهم داد که شما 329 00:38:55,065 --> 00:38:57,192 صاحب مزارع نمک در شان-دونگ بشيد 330 00:38:57,600 --> 00:39:01,297 و همينطور اجازه تجارت با بي-داي 331 00:39:01,771 --> 00:39:03,534 در اين صورت 332 00:39:03,707 --> 00:39:09,475 شما دنيا رو در دستان خودتون خواهيد داشت 333 00:39:09,946 --> 00:39:11,538 نظر شما چيه ؟ 334 00:39:19,823 --> 00:39:23,088 پيشنهاد سرورم رو قبول ميکنيد ؟ 335 00:39:24,394 --> 00:39:26,055 ... خوب 336 00:39:27,764 --> 00:39:31,666 اگه شما از تجارتتون در موجينجو و يانگزو راضي بوديد 337 00:39:31,835 --> 00:39:34,303 به فردي مثل يي-سادو نيازي نداشتيد 338 00:39:34,471 --> 00:39:40,205 ولي من بخوبي ميدونم جاه طلبي شما بسيار از اين بيشتر هست 339 00:39:41,778 --> 00:39:45,612 من دنيا رو بدست ميارم اگه موفق بشم 340 00:39:45,982 --> 00:39:49,918 ، ولي اگه موفق نشم نميتونم جون سالم به در ببرم 341 00:39:52,021 --> 00:39:55,149 به نظرم ميرسه اين نظر شماست 342 00:39:55,525 --> 00:39:58,119 نه يي-سادو 343 00:39:58,895 --> 00:40:00,988 درست ميگم ؟ 344 00:40:01,598 --> 00:40:04,965 من اونو به شما توصيه ميکنم 345 00:40:05,502 --> 00:40:07,402 به چه علتي ؟ 346 00:40:08,171 --> 00:40:12,130 شما تنها فرد توانايي براي چنين کاري هستيد 347 00:40:12,675 --> 00:40:17,738 و شما چي بدست خواهيد آورد ؟ 348 00:40:17,914 --> 00:40:20,178 .من اينکار رو براي سود نميکنم 349 00:40:21,785 --> 00:40:24,310 شما از من انتظار داريد که اينو باور کنم 350 00:40:24,754 --> 00:40:28,212 يام-مون الان در زندان هست 351 00:40:29,793 --> 00:40:33,627 من زماني خوشحال ميشم که بتونم اونو نجات بدم 352 00:40:34,164 --> 00:40:36,257 اون در زندان هست؟ 353 00:40:36,733 --> 00:40:39,293 اون از ارتش وونينگجون شکست خورد 354 00:40:39,536 --> 00:40:42,437 و گروگانش ( ژنرال وانگ ) رو از دست داد 355 00:40:42,839 --> 00:40:45,399 و داره به اين خاطر مجازات ميشه 356 00:40:48,978 --> 00:40:50,741 لطفا به ما کمک کنيد 357 00:40:51,080 --> 00:40:55,073 زندگي يام-مون در دستان شماست 358 00:40:59,022 --> 00:41:04,892 ، ارباب يي بيان خوبي دارن ولي ايشون يه شمشير در دستانشون نگه داشتن 359 00:41:06,062 --> 00:41:08,189 شما بايد محتاط باشيد 360 00:41:08,364 --> 00:41:10,832 قبل از اينکه بخواين دوباره با اون متحد بشين 361 00:41:16,372 --> 00:41:18,863 فکر ميکني بانو جيمي چه کار ميکنه ؟ 362 00:41:19,042 --> 00:41:21,010 اون پيشنهاد رو خواهد پذيرفت 363 00:41:22,645 --> 00:41:27,981 ارباب بانو جيمي اينجاست بگذاريد وارد شوند 364 00:41:35,625 --> 00:41:37,684 آيا براي يک قرار اومديد ؟ 365 00:41:38,828 --> 00:41:41,058 ... من 366 00:41:42,465 --> 00:41:44,433 من پيشنهاد سرورتون رو خواهم پذيرفت 367 00:41:45,101 --> 00:41:48,867 ايشون خيلي خوشحال خواهند شد 368 00:42:09,959 --> 00:42:11,290 جانگ-هوا 369 00:42:14,531 --> 00:42:16,158 برادر 370 00:42:18,101 --> 00:42:22,003 چي تو رو به اينجا آورده ؟ من اينجا با بانو جيمي هستم 371 00:42:24,140 --> 00:42:26,404 ايشون ميخواد تو رو ببينه 372 00:42:45,395 --> 00:42:46,919 بشين 373 00:42:55,338 --> 00:42:57,272 ... تو دختر احمقي هستي 374 00:43:00,076 --> 00:43:03,807 من بزودي تجارتم رو در يانگزو گسترش ميدم 375 00:43:04,080 --> 00:43:06,173 من به شيلا بر ميگردم 376 00:43:07,216 --> 00:43:12,347 تو هم بايد به شيلا برگردي با من بيا 377 00:43:13,189 --> 00:43:15,214 من نميام 378 00:43:15,725 --> 00:43:17,420 جانگ-هوا 379 00:43:30,073 --> 00:43:33,839 من شنيدم يام-مون الان تو زندان هست 380 00:43:34,677 --> 00:43:42,243 ، اون ممکنه ايبار زنده بيرون بياد ولي اون هر روز ممکنه کشته بشه 381 00:43:43,286 --> 00:43:46,187 شما ميگيد که مردي مثل اونو براي همسري سراغ داري؟ 382 00:43:46,489 --> 00:43:48,821 چطور ميتوني اينقدر احمق باشي؟ 383 00:43:53,129 --> 00:43:58,999 من شنيدم تو براي نجات گونگ-بوک همسر يام-مون شدي 384 00:43:59,435 --> 00:44:01,164 اين درسته ؟ 385 00:44:03,272 --> 00:44:06,400 من احترام زيادي برا ت قائل بودم 386 00:44:06,743 --> 00:44:10,338 ولي تو هربار منو نااميد کردي 387 00:44:11,481 --> 00:44:14,609 من بايد اونو در موجينجو ميکشتم 388 00:44:16,719 --> 00:44:21,622 تو فقط خشم منو نسبت به اون بيشتر مي کني با لجاجت خودت 389 00:44:23,059 --> 00:44:25,857 من بيشتر از اين تو رو سرزنش نميکنم 390 00:44:28,331 --> 00:44:30,697 آماده شو که همراه من بياي 391 00:44:31,901 --> 00:44:34,131 ... من حالا 392 00:44:36,239 --> 00:44:38,639 شما رو ترک کردم ... 393 00:44:42,845 --> 00:44:45,814 من از همه دستورات شما اطاعت کردم تا قرضم رو پرداخت کنم 394 00:44:45,915 --> 00:44:48,247 براي سپاس گذاري از شما به خاطر نگهداري از من در کودکي 395 00:44:48,418 --> 00:44:50,784 و من صادقانه به شما خدمت کردم 396 00:44:52,989 --> 00:44:57,653 ولي ديگه با خواسته هاي شما زندگي نخواهم کرد 397 00:44:57,760 --> 00:44:59,625 من زنگي خودمو خواهم کرد 398 00:45:00,096 --> 00:45:04,089 تو به اين ميگي زندگي خودت؟ 399 00:45:06,536 --> 00:45:08,936 من تا حالا از اين در زندگيم راحت تر نبودم 400 00:45:10,173 --> 00:45:15,509 ، من وسط منطقه جنگي هستم ولي خودم انتخاب کردم که اينجا باشم 401 00:45:15,812 --> 00:45:17,370 من بر نميگردم 402 00:45:17,547 --> 00:45:19,742 جانگ-هوا تو چت شده؟ 403 00:45:20,583 --> 00:45:23,916 بانو ، به نظر اون عقلش سر جاش نيست 404 00:45:24,187 --> 00:45:27,213 من با اون صحبت خواهم کرد لطفا خشم خودتون رو آروم کنيد 405 00:45:27,890 --> 00:45:31,257 چطور ميتوني اين کار رو با من بکني؟ 406 00:45:32,495 --> 00:45:35,293 نميدوني چقدر دوست داشتم ؟ 407 00:45:40,336 --> 00:45:42,497 من دوباره از تو مي پرسم 408 00:45:43,740 --> 00:45:47,176 آيا با من به شيلا بر ميگردي ؟ 409 00:45:51,981 --> 00:45:53,881 اين کار رو نمي کنم 410 00:46:01,090 --> 00:46:03,149 بسيار خوب 411 00:46:05,728 --> 00:46:11,030 اين پايان سرنوشتي هست که ما رو به هم متصل کرده بود 412 00:46:35,057 --> 00:46:40,586 فرمانده ! شما چطور بايد ناراحت باشيد 413 00:46:40,963 --> 00:46:42,157 چي شده ؟ 414 00:46:42,365 --> 00:46:45,698 ارباب نظرشون رو عوض کردند 415 00:46:45,868 --> 00:46:46,926 منظورت چيه ؟ 416 00:46:47,103 --> 00:46:51,699 ، ايشون اجازه شما رو خواستن طبق درخواست کمک بانو جيمي 417 00:46:52,375 --> 00:46:55,208 بانو جيمي الان اينجاست 418 00:47:16,699 --> 00:47:19,167 بريم بگيم که بانو جانگ-هوا سرش رو به خاطر يک مرد از دست داد 419 00:47:19,368 --> 00:47:21,063 و يک تصميم احمقانه گرفت 420 00:47:21,170 --> 00:47:24,867 ولي اون چطور تونست همچين کار جسورانه اي بکنه ؟ 421 00:47:25,374 --> 00:47:27,934 اين درسته که شما زندگي گونگ-بوک رو نجات دادي ؟ 422 00:47:28,477 --> 00:47:29,466 بله 423 00:47:29,745 --> 00:47:33,545 و به اين خاطر در زندان بودي که اون شکستت داد 424 00:47:34,217 --> 00:47:35,878 چرا زندگي کسي رو نجات دادي 425 00:47:35,952 --> 00:47:37,579 که ميتونست باعث اتفاقات ناگواري بشه ؟ 426 00:47:42,158 --> 00:47:47,562 از وقتي من زندگيتو با قبول کردن پيشنهاد يي-سادو نجات دادم 427 00:47:48,030 --> 00:47:50,760 تو يک خواسته به من بدهکاري 428 00:47:52,335 --> 00:47:54,895 از زماني که اون جلودار ارتش وونينگجو شد 429 00:47:55,071 --> 00:47:57,369 جنگ غير قابل اجتناب شد 430 00:47:58,641 --> 00:48:00,506 بکشش 431 00:48:01,577 --> 00:48:03,875 تو بايد بکشيش 432 00:50:21,817 --> 00:50:23,341 ... بانوي من 433 00:50:27,857 --> 00:50:29,484 ! جاسوس 434 00:50:29,759 --> 00:50:31,920 ! جاسوس 435 00:50:32,762 --> 00:50:35,697 ما بايد فورا از اينجا بريم 436 00:50:37,299 --> 00:50:38,664 گونگ-بوک 437 00:50:39,435 --> 00:50:40,959 گونگ-بوک 438 00:50:41,137 --> 00:50:43,037 .اگه الان از اينجا نريم ، ميميريم 439 00:50:43,439 --> 00:50:46,169 نه ... 440 00:50:46,575 --> 00:50:47,735 گونگ-بوک 441 00:50:52,481 --> 00:50:54,346 تو کي هستي ؟ 442 00:51:14,036 --> 00:51:15,367 چکار ميکني ؟ 443 00:51:36,459 --> 00:51:37,892 چکار ميکني ؟ 444 00:51:39,862 --> 00:51:41,523 عجله کن 445 00:52:09,592 --> 00:52:12,322 ژنرال وانگ-جي-هيونگ وعده داده 446 00:52:12,595 --> 00:52:16,998 عنوان جديد جي-دو-شي رو در ايالت جيانگ-سو 447 00:52:18,234 --> 00:52:22,000 ... اون به توفرماندهي رده دوم 448 00:52:22,505 --> 00:52:24,166 ارتش وونينگجو رو وعده داده 449 00:52:24,273 --> 00:52:26,264 براي يه ملاقات با اون آماده شو 450 00:53:10,019 --> 00:53:17,949 من جانگ-بو و چويي-مو-چانگ ... و جونگ-يون رو منصوب ميکنم 451 00:53:18,127 --> 00:53:22,621 ، به عنوان فرماندهان رده دوم - معاون فرمانده اين رو در نظر ميگيرم براي پاداش متوقف کردن 452 00:53:22,798 --> 00:53:27,701 . ارتش چينگ-لو-زي-کينگ 453 00:54:10,813 --> 00:54:12,371 همه چي خوبه ؟ 454 00:54:12,548 --> 00:54:14,539 معاونت فرماندهي ارتش وونينگجو 455 00:54:14,750 --> 00:54:16,877 منتظر بانو جيمي هستند 456 00:54:22,157 --> 00:54:23,681 بگذار بيان داخل 457 00:54:42,111 --> 00:54:44,841 من معاون فرمانده ارتش وونينگجو هستم 458 00:54:46,348 --> 00:54:48,976 من شنيدم شما به شو-ژو سفر کرديد 459 00:54:49,451 --> 00:54:53,911 از امروز شما بايد قبل از ترک يانگزو به من گزارش بديد 460 00:54:55,124 --> 00:54:57,991 منظورتون چيه ؟ چرا بايد همچين کاري بکنم ؟ 461 00:54:58,060 --> 00:55:01,621 يي-سادو-فانزن جاسوس هايي رو فرستاده 462 00:55:01,730 --> 00:55:03,357 به تازگي با لباس مبدل تاجر 463 00:55:03,632 --> 00:55:05,190 و نيز اخيرا 464 00:55:05,634 --> 00:55:08,728 دوازده سرباز در بندر کشته شدن 465 00:55:10,539 --> 00:55:13,804 من رازي رو در اختيار دارم که ميتونه به شما صدمات زيادي وارد کنه 466 00:55:13,909 --> 00:55:17,606 و همه دنيا بايد از اون با خبر بشن 467 00:55:17,780 --> 00:55:24,015 ولي من اون رو نخواهم گفت ، چون با تو پيماني بستم 468 00:55:25,688 --> 00:55:28,714 من شنيدم شما بزودي به شيلا بر مي گرديد 469 00:55:28,891 --> 00:55:30,688 شما بايد از هر گونه حرکتي خود داري کنيد 470 00:55:31,427 --> 00:55:34,453 که ميتونه باعث سوءظن بشه تا وقتي که يانگزو رو ترک کنيد 471 00:55:59,021 --> 00:56:01,148 اين يه ليست از آذوغه هاي درخواست شده هست 472 00:56:01,590 --> 00:56:04,423 ما بايد براي اونها 100 اسب تهيه کنيم 473 00:56:04,493 --> 00:56:06,688 و 200 کيسه برنج تا پنجم ماه بعد 474 00:56:07,763 --> 00:56:10,061 ارباب ، من هستم ، جانگ-هوا 475 00:56:10,566 --> 00:56:12,158 بيا تو 476 00:56:19,842 --> 00:56:21,241 ! چي شده 477 00:56:21,643 --> 00:56:24,476 لطفا من رو همراه خودتون در سفر تجاري ببريد 478 00:56:27,483 --> 00:56:30,543 من نمي خوام يه فرد زجرآور در گروه شما باشم 479 00:56:31,086 --> 00:56:32,747 لطفا منو همراهتون ببريد 480 00:56:33,522 --> 00:56:35,717 اين خيلي سخته که مسافرت کنه حتي براي يک مرد 481 00:56:36,925 --> 00:56:39,894 هنوز ميخوايد بريد ؟ بله 482 00:56:44,533 --> 00:56:49,197 ، اگه به يانگزو بر نمي گرديد نيازي نيست وسايلتون رو جمع کنيد 483 00:56:52,708 --> 00:56:55,176 آيا واقعا هدف شما اينه که تاجر ارتش بشيد؟ 484 00:56:56,879 --> 00:56:59,905 لطفا اينکار رو نکنيد اين کار مناسبي براي شما نيست 485 00:57:02,651 --> 00:57:05,586 شما به من گفتيد که راهي رو براي شاديم پيدا کنم 486 00:57:08,123 --> 00:57:11,456 پس من تجارت رو انتخاب کردم 487 00:57:11,860 --> 00:57:14,226 بانوي من در باره من نگران نباش 488 00:57:14,696 --> 00:57:17,130 من فقط به زندگي خودم ادامه ميدم 489 00:57:43,225 --> 00:57:50,063 من فکر مي کنم بدونم چرا بانو جيمي اونو ستايش ميکنه 490 00:57:51,266 --> 00:57:57,034 ايشون روزي رقيب او خواهد شد 491 00:58:31,707 --> 00:58:33,436 آيا شما به ميدان جنگ ميريد ؟ 492 00:58:33,809 --> 00:58:36,972 من ميرم به سرزمينهاي مرزي سرکشي کنم 493 00:58:37,145 --> 00:58:41,479 من الان بايد حرکت کنم لطفا به ارباب بگيد 494 00:58:41,917 --> 00:58:45,182 من احساس مي کنم که بايد مسئوليت همه گروه رو 495 00:58:45,354 --> 00:58:46,912 در اختيار شما بگذاريم 496 00:58:47,256 --> 00:58:50,350 من همه مسئوليت رو با رضايت قبول مي کنم نگران نباشيد 497 00:58:50,759 --> 00:58:53,023 وقتي برگشتم شما رو ميبينم 498 00:59:30,999 --> 00:59:33,058 ، اگه من به اون منطقه رسيدم 499 00:59:33,402 --> 00:59:36,394 ما ميتونيم 5 روزه اين کار رو در قبال يي-سادو-فانزن انجام بديم 500 00:59:39,241 --> 00:59:40,469 بيا برگرديم 501 01:00:12,574 --> 01:00:13,973 تو کي هستي ؟ 502 01:00:22,618 --> 01:00:24,586 گروهبان کجاست ؟ 503 01:00:31,360 --> 01:00:35,729 پاشو ، لطفا پاشو چي شده ؟ 504 01:00:39,001 --> 01:00:40,866 اون کيه ؟ 505 01:00:40,936 --> 01:00:42,631 اون فرمانده دوم ارتش وونينگجوست 506 01:00:43,271 --> 01:00:45,466 شما گروهبان هستي ؟ 507 01:00:58,553 --> 01:01:01,954 چرا ... اون هنوز به هوش نيست 508 01:01:02,457 --> 01:01:03,822 ! پاشو وايستا 509 01:01:04,593 --> 01:01:09,223 تو نقش مهمي در يافتن موقعيت دشمن در جلو داري 510 01:01:09,531 --> 01:01:12,227 اونوقت مست ميکني و سربازات پراکنده هستن 511 01:01:12,534 --> 01:01:14,229 تو در مورد وظيفه ات احمال کردي 512 01:01:14,302 --> 01:01:16,532 چطور ميخواي از خودت در برابر ارتش يي-سادو محافظت کني؟ 513 01:01:17,172 --> 01:01:20,198 تو بخاطر جرمت سزاوار مرگ هستي 514 01:01:20,976 --> 01:01:25,709 من نميخوام عذر خواهي کنم ولي لطفا از زندگي افرادم چشم پوشي کنيد 515 01:01:26,248 --> 01:01:31,049 چرا ، تونميتوني يک مرد رو به خاطر لذت از نوشيدن شراب ملامت کني 516 01:01:31,253 --> 01:01:33,653 ولي الان و اينجا زمان درستي براي هر کاري هست 517 01:01:35,290 --> 01:01:37,258 تو چي فکر ميکني ؟ 518 01:01:37,426 --> 01:01:43,831 من علاقشو به افرادش ستايش ميکنم ولش کنيد 519 01:01:45,834 --> 01:01:48,064 اين يکبار مي بخشمت 520 01:01:48,236 --> 01:01:51,797 ولي اگه دوباره اتفاق بيفته زنده نخواهي موند ، فهميدي ؟ 521 01:01:52,007 --> 01:01:54,100 بله متشکرم 522 01:02:14,296 --> 01:02:17,993 ارباب ما به قلمرو وونينگجون وارد شديم 523 01:02:18,066 --> 01:02:19,863 ما بايد به سمت اون تپه ها بريم و اونو دور بزنيم 524 01:02:20,268 --> 01:02:23,237 اون حداقل 4 روز وقت اضافي ميگيره 525 01:02:23,505 --> 01:02:24,403 ... ولي 526 01:02:24,639 --> 01:02:27,836 ما به شکل بازرگانان چانگ-آن تغيير قيافه ميديم 527 01:02:28,076 --> 01:02:31,944 نگران نباش فقط آروم باش 528 01:02:32,180 --> 01:02:33,078 بله قربان 529 01:03:03,645 --> 01:03:04,942 تو کي هستي ؟ 530 01:03:08,450 --> 01:03:10,145 ما گروه تجاري اوو-هو هستيم 531 01:03:10,252 --> 01:03:11,617 از چو-ژو اومديم و به راهمون به چانگ-آن ادامه ميديم 532 01:03:12,087 --> 01:03:15,682 اونها فقط 15 روز پيش به چانگ-آن رفتن 533 01:03:15,991 --> 01:03:18,551 شما دوباره به اين زودي به چانگ-آن ميريد ؟ 534 01:03:20,495 --> 01:03:22,395 من چيزي رو حمل ميکنم 535 01:03:22,564 --> 01:03:25,032 که بايد به وزير دولت تحويل بدم 536 01:03:26,902 --> 01:03:32,636 اون يه نامه از وزير دولت هست ، خودت ببين 537 01:03:44,319 --> 01:03:45,445 رمز عبور 538 01:03:59,034 --> 01:04:00,331 ايست 539 01:04:06,508 --> 01:04:09,170 اين علامي ارتش يي-سادو هست 540 01:04:09,444 --> 01:04:12,641 اونها بازرگانان ارتش يي-سادو هستن بگيريدشون 541 01:04:33,869 --> 01:04:37,703 همين الان فرار کن و به سرپرست خبر بده 542 01:04:38,473 --> 01:04:40,100 من ؟ 543 01:06:03,325 --> 01:06:04,690 ! فرمانده 544 01:06:06,361 --> 01:06:09,159 فرمانده چي شده ؟ 545 01:06:09,331 --> 01:06:11,697 ارباب يي و بانو جانگ-هوا دستگير شدن 546 01:06:11,800 --> 01:06:13,665 توسط ارتش وونينگجو 547 01:06:39,394 --> 01:06:43,330 شما با يک اسب با علامت يي-سادو چه کار ميکنيد ؟ 548 01:06:43,665 --> 01:06:45,223 شما هنوز رد مي کنيد که تاجران ارتش يي-سادو هستيد 549 01:06:45,567 --> 01:06:49,435 ما اسب رو از يک فروشنده اسب خريديم 550 01:06:49,604 --> 01:06:53,199 من هيچ وابستگي اي با ارتش يي-سادو ندارم 551 01:06:53,375 --> 01:06:56,242 يکي از افراد شما فرار کرد 552 01:06:56,611 --> 01:06:59,739 اگه شما بيگناه هسيتد ، چرا اون بايد فرار کنه ؟ 553 01:06:59,914 --> 01:07:02,542 نامه وزير منطقه رو تائيد کن 554 01:07:02,917 --> 01:07:05,647 تو مسئول خواهي بود اگه تعلل کني 555 01:07:30,779 --> 01:07:31,939 چيه ؟ 556 01:07:32,113 --> 01:07:34,581 اونها در سرزمينهاي مرزي يک گروه تجاري رو دستگير کردند 557 01:07:34,749 --> 01:07:36,444 به نظر ميرسه که اونها بازرگانان ارتش يي-سادو هستن 558 01:07:37,018 --> 01:07:41,478 اگه بازرگانان ارتش يي-سادو هستن ،اونها رو به يانگزو ببريد 559 01:07:41,656 --> 01:07:44,591 اونها يه نامه از طرف وزير منطقه دارن 560 01:07:45,460 --> 01:07:48,623 اگه اونها واقعا با وزير تجارت ميکنن 561 01:07:48,797 --> 01:07:52,164 ما با نگه داشتن اونها مسئول خواهيم بود 562 01:07:52,333 --> 01:07:54,267 ما بايد بريم و از اون سر در بياريم