1 00:00:30,144 --> 00:00:32,203 ما بايد اينجا از هم جدا شيم 2 00:00:32,546 --> 00:00:35,413 طبق نقشه ، شما از شرق حمله خواهيد کرد 3 00:00:35,583 --> 00:00:38,017 نفرات جانگ و من به غرب کانال بزرگ حمله ميکنيم 4 00:00:38,552 --> 00:00:42,511 يون ، شما بايد با سروان جانگ بريد 5 00:00:43,257 --> 00:00:47,455 ما بايد به سرعت عمل کنيم تا بتونيم در اين ماموريت موفق بشيم 6 00:00:47,828 --> 00:00:51,093 اگرافراد يي-سادو متوجه بشن ما در محاصره آنها نفوذ کرده ايم 7 00:00:51,265 --> 00:00:53,790 هزاران سرباز به دنبال ما خواهند فرستاد 8 00:00:53,968 --> 00:00:58,462 ما بايد سربازان رو از بين ببريم قبل از اينکه اونها متوجه بشن 9 00:00:58,639 --> 00:01:01,267 بريم 10 00:01:18,492 --> 00:01:20,517 من از کانال بزرگ محافظت ميکنم 11 00:01:22,196 --> 00:01:24,790 آماده باشيد - بله قربان 12 00:02:26,127 --> 00:02:28,027 سون-جونگ 13 00:02:37,204 --> 00:02:38,865 همين حالا اينجا رو ترک کن 14 00:02:45,112 --> 00:02:49,105 من خيلي خوشحالم که شما رو اينجا مي بينم 15 00:02:50,484 --> 00:02:54,648 چي ؟ تو از ديدن من خوشحال نيستي ؟ 16 00:02:54,955 --> 00:02:57,048 هستم 17 00:02:57,291 --> 00:03:00,988 هر وقت که من صورت شما رو ميبينم 18 00:03:01,295 --> 00:03:04,287 به ياد گونگ بوک و يون مي افتم و اين منو ديوونه ميکنه 19 00:03:04,799 --> 00:03:12,763 در آوردن چشم آنها کافي نخواهد بود 20 00:03:14,909 --> 00:03:20,006 من ميخواهم مقداري از خشم خود را امروز به تو نشان بدهم 21 00:03:20,881 --> 00:03:23,441 لطفا ، منو نکشيد 22 00:03:26,587 --> 00:03:30,489 من نمي خوام تو رو بکشم ، نترس 23 00:03:31,592 --> 00:03:34,356 شروع کنيد 24 00:03:45,639 --> 00:03:49,598 چه اتفاقي براي صورتت افتاده ؟ 25 00:03:50,911 --> 00:03:52,902 به من بگو 26 00:03:55,516 --> 00:03:59,577 جانگ دال ، اون مادر به خطا .... چي ؟ 27 00:03:59,820 --> 00:04:04,280 جانگ دال ، اون مادر به خطا .... من بايد ... 28 00:04:05,359 --> 00:04:10,490 تو در حد اون نيستي اون خيلي نترسه 29 00:04:16,036 --> 00:04:20,598 بانوي من ... شما کي به يانگزو بر ميگرديد ؟ 30 00:04:20,841 --> 00:04:24,368 ما وقتي ميتونيم برگرديم که کشتي حامل آذوغه و نمک ، برسه 31 00:04:24,912 --> 00:04:27,642 و من تجارت رو تموم کنم 32 00:04:58,812 --> 00:05:01,645 همه چي درسته ؟ بله قربان 33 00:05:01,916 --> 00:05:04,111 سرورم گوشت و شراب فرستادند 34 00:05:04,285 --> 00:05:08,688 لذت ببريد ولي احتياط رو از دست نديد 35 00:05:08,856 --> 00:05:10,084 بله قربان 36 00:05:42,690 --> 00:05:47,457 شما طبق نقشه ساعت 7 حمله خواهيد کرد بله قربان 37 00:07:32,933 --> 00:07:35,561 فورا به فرمانده يو خبر بديد بله قربان 38 00:07:55,756 --> 00:07:57,724 اون کي بود ؟ 39 00:07:57,891 --> 00:08:02,658 چه کسي جرات کرده با تحويل اجناس به چانگ-آن از فرمان من سرپيچي کنه ؟ 40 00:08:02,830 --> 00:08:05,458 جانگ-بوگو از گروه سول پي-يانگ يانگزو 41 00:08:07,134 --> 00:08:08,726 گفتي اسمش جانگ-بوگو هست ؟ 42 00:08:09,002 --> 00:08:09,593 بله 43 00:08:09,770 --> 00:08:11,260 تو ميشناسيش ؟ 44 00:08:12,005 --> 00:08:15,065 اون فرمانده گروه تجاري سول-پي-يانگ هست 45 00:08:15,242 --> 00:08:20,646 همين حالا برو اون رو بگير و زنده برام بيار 46 00:08:27,254 --> 00:08:31,850 به نظر ميرسه اون کانال بزرگ رو ترک کرده 47 00:08:32,025 --> 00:08:34,721 و به زودي به اردوگاه سربازان چيني ميرسه 48 00:08:35,863 --> 00:08:39,890 اگه عجله نکنيد هرگز او رو نخواهيد گرفت 49 00:08:40,067 --> 00:08:42,695 مهم نيست که اون چه تواناييهايي داره 50 00:08:42,870 --> 00:08:44,667 ما در مورد کمتر از هزار مرد صحبت مي کنيم 51 00:08:44,838 --> 00:08:47,170 بريم تعقيبشون کنيم و اون ها رو از بين ببريم 52 00:08:47,341 --> 00:08:49,434 ما نميتونيم دنبال اونها بريم 53 00:08:49,910 --> 00:08:55,871 اين ميتونه شروع يک جنگ کامل باشه 54 00:08:56,383 --> 00:08:58,943 ما بايد از يک جنگ کامل دوري کنيم 55 00:08:59,153 --> 00:09:04,090 تا وقتي که به اندازه کافي آذوغه ذخيره کنيم و آماده جنگ بشيم 56 00:09:05,492 --> 00:09:07,790 حق با يانگ-مون هست 57 00:09:08,295 --> 00:09:12,891 بعدش آيا راهي هست که جانگ بو رو بگيريم ؟ 58 00:09:31,385 --> 00:09:32,784 فرمانده يو 59 00:09:35,989 --> 00:09:37,183 چطوري رفت ؟ 60 00:09:37,357 --> 00:09:38,949 ما اولين محاصره رو شکستيم 61 00:09:39,059 --> 00:09:42,222 فرمانده جانگ به سمت شمال پيش روي کرد 62 00:09:42,396 --> 00:09:44,591 بادبانها رو بکشيد و به کانال بزرگ وارد بشيد 63 00:09:44,765 --> 00:09:46,027 بسيار خوب 64 00:11:18,225 --> 00:11:19,522 اون چطور رفت ؟ 65 00:11:19,626 --> 00:11:23,790 اونها از منطقه خطر دور هستند تو حالا ميتوني با خيال راحت استراحت کني 66 00:11:23,964 --> 00:11:26,524 سربازان وونينگجون تقريبا 25 مايل از اينجا فاصله دارن 67 00:11:28,101 --> 00:11:29,625 ما الان در خطر نيستيم 68 00:11:30,003 --> 00:11:33,734 شما پايگاه رو اينجا برپا کن و صبر کن فرمانده يو برسه 69 00:12:37,504 --> 00:12:38,903 تو کي هستي ؟ 70 00:12:39,072 --> 00:12:43,441 And what would you do if you knew? فقط خفه شو وساکت باش 71 00:13:14,341 --> 00:13:18,004 ارباب سول بايد خارج شده باشه ما نمي تونيم اونو هيچ جا پيدا کنيم 72 00:13:18,378 --> 00:13:24,078 ما نمي تونيم بيشتر از اين صبر کنيم ما در عوض اون رو خواهيم برد 73 00:13:24,284 --> 00:13:26,650 بله قربان اون رو بگيريد 74 00:13:51,077 --> 00:13:54,843 چه اتفاقي افتاده ؟ اونها چاء-ريونگ رو گرفتند 75 00:13:57,350 --> 00:14:00,808 تو ميدوني کي پشت اين قضاياست ؟ 76 00:14:01,621 --> 00:14:03,452 من نمي دونم 77 00:14:09,763 --> 00:14:11,731 قاتل ، تو گفتي ؟ 78 00:14:11,832 --> 00:14:17,065 بله ، اونها دختر ارباب سول رو گرفتند 79 00:14:17,838 --> 00:14:21,467 چه کسي اين کار رو کرد؟ من نمي دونم 80 00:14:21,775 --> 00:14:28,840 من فکر ميکنم اونها رقيب تجاري ارباب سول هستند 81 00:14:30,317 --> 00:14:37,280 تو به من مشکوکي؟ من شک دارم که تو بيگناه باشي 82 00:14:37,991 --> 00:14:44,294 من ميدونم که جاه طلبي تو بزرگ تر از تجارت در يانگزو هست 83 00:14:44,898 --> 00:14:49,335 ولي تو به اين راههاي کثيف متوسل نميشي 84 00:14:49,903 --> 00:14:52,394 پس هدف از ملاقات شما چيه ؟ 85 00:14:52,572 --> 00:14:56,474 يک بدشانسي بزرگ براي رئيس بزرگ اتفاق افتاده 86 00:14:56,643 --> 00:15:01,080 ما بايد يک جلسه بگذاريم و به دنبال يک راه حل باشيم 87 00:15:01,982 --> 00:15:05,110 ما به کمک تو احتياج داريم 88 00:15:12,792 --> 00:15:15,488 چه اتفاقي براي فرمانده يو افتاده ؟ 89 00:15:15,695 --> 00:15:18,061 اونها هزار کيسه برنج براي سربازان وونينگجو خواهند آورد 90 00:15:18,131 --> 00:15:20,565 و در چانگ-آن استراحت خواهند کرد 91 00:15:23,003 --> 00:15:25,437 سربازن يي-سادو بايد به شدت مراقب باشند 92 00:15:25,539 --> 00:15:29,134 دراطراف کانال بزرگ وقتي که ما محاصره اونها رو ميشکنيم 93 00:15:30,110 --> 00:15:32,305 ما نميتونيم از راهي که اومديم برگرديم 94 00:15:32,412 --> 00:15:34,880 ما بايد راه ديگه اي براي برگشت به يانگزو پيدا کنيم 95 00:15:35,148 --> 00:15:36,740 بسيار خوب 96 00:15:37,017 --> 00:15:38,348 فرمانده 97 00:15:40,086 --> 00:15:41,314 چي شده ؟ 98 00:15:41,488 --> 00:15:43,683 فرمانده ارتش وونينگجون اينجاست 99 00:15:44,658 --> 00:15:48,185 فرمانده ؟ منظورت ژنرال وانگ-جي-هيونگ هست ؟ 100 00:15:57,771 --> 00:16:00,638 تو فرمانده گروه سول-پي-يونگ هستي ؟ 101 00:16:00,807 --> 00:16:03,571 بله من جانگ-بو هستم 102 00:16:05,979 --> 00:16:14,978 You're not even soldiers, وسربازان يي-سادو رو شکست دادي 103 00:16:15,889 --> 00:16:17,083 اين يک پيروزي بزرگه 104 00:16:17,257 --> 00:16:20,522 من اين کار تو رو به امپراتور گزارش خواهم کرد 105 00:16:23,830 --> 00:16:27,698 علت اينکه اومدم اينجا اينه که ... 106 00:16:27,867 --> 00:16:32,201 من نميتونم پول آذوغه اي رو که فروختي پرداخت کنم 107 00:16:37,043 --> 00:16:42,640 من بعدا اون رو به تو پرداخت خواهم کرد. به من اعتماد کن و بار کشتي رو تخليه کن 108 00:16:49,789 --> 00:16:52,849 No way! ما زندگي خودمون رو به خطر انداختيم با اومدن به اينجا 109 00:16:52,959 --> 00:16:55,519 تا حالا اونها برنج خواستن بدون اينکه پولي براش پرداخت کنن 110 00:16:56,062 --> 00:17:00,624 بگذار اونها رو به چانگ-آن ببريم ما ميتونيم سود بيشتري ببريم 111 00:17:00,800 --> 00:17:03,701 ما از اول به دنبال سود نبوديم 112 00:17:03,970 --> 00:17:06,632 اون گفت که پول جنسها رو بعدا به ما پرداخت ميکنه ولي الان زمان جنگه 113 00:17:06,740 --> 00:17:08,264 ما نميتونيم به اين کلمات اعتماد کنيم 114 00:17:08,875 --> 00:17:12,572 تو گفتي که ما در جنگ هستيم ؟ 115 00:17:12,879 --> 00:17:16,280 اگه ما به چانگ-آن بريم بدون تخليه بار 116 00:17:16,549 --> 00:17:19,712 ارتباط ما با وونينگجان از بين خواهد رفت 117 00:17:20,153 --> 00:17:22,747 اين ضرر بزرگتري براي ما خواهد آورد 118 00:17:24,691 --> 00:17:29,719 من تمام مسئوليت را قبول ميکنم آذوغه را طبق زمانبندي تخليه کنيد 119 00:17:37,237 --> 00:17:38,704 سردسته 120 00:17:44,744 --> 00:17:46,803 چه کار کرديد ؟ 121 00:17:48,181 --> 00:17:50,012 بازش کنيد 122 00:17:56,089 --> 00:18:00,287 لطفا بي احترامي ما رو ببخشيد براي چي منو به اينجا آورديد ؟ 123 00:18:00,460 --> 00:18:03,918 امپراتور يي-سادو به خاطر شکسته شدن محاصره از فرمانده جانگ عصباني هستند 124 00:18:04,164 --> 00:18:06,792 و آذوغه ها رو به چانک-آن بردند 125 00:18:08,735 --> 00:18:13,866 اين وظيفه منه که فرمانده جانگ رو زنده دستگير کنم 126 00:18:15,809 --> 00:18:20,837 وقتي که اون مياد شما رو نجات بده ، شما در امنيت به خانه فرستاده خواهيد شد 127 00:18:22,282 --> 00:18:25,217 مطمئن شو که اون در آسايش به سر ميبره 128 00:18:25,385 --> 00:18:26,317 بله قربان 129 00:18:38,665 --> 00:18:41,725 اگه ما از سربازان يي-سادو سرپيچي کنيم و به يانگزو برگرديم 130 00:18:41,901 --> 00:18:44,734 بايد به اطراف هنان بريم 131 00:18:45,472 --> 00:18:48,236 ولي به فاصله دوري از آنجا خواهيم رفت 132 00:18:48,408 --> 00:18:50,137 ما ميتونيم به سمت دريا بريم 133 00:18:50,310 --> 00:18:53,074 ولي سربازان يي-سادو بخوبي اونجا رو بستن 134 00:18:53,179 --> 00:18:54,703 اين خيلي خطرناکه 135 00:19:01,955 --> 00:19:03,286 چي شده ؟ 136 00:19:03,590 --> 00:19:06,286 ما يک جاسوس از اردوگاه يي-سادو گرفتيم 137 00:19:06,493 --> 00:19:09,792 اگه اون يه جاسوسه اونو به وونينگجون تحويل بديد 138 00:19:09,896 --> 00:19:13,161 اون ميخواد فرمانده رو ببينه 139 00:19:15,101 --> 00:19:18,229 بياريدش دنبال من بيايد 140 00:19:24,944 --> 00:19:26,343 زمان زياديست که نديدمتون دوستان 141 00:19:26,513 --> 00:19:28,071 تو ! يون ؟ 142 00:19:33,953 --> 00:19:37,684 چرا اول منو باز نميکنيد ؟ مچ دستم درد گرفت 143 00:19:39,626 --> 00:19:41,685 بازم کنيد ! 144 00:19:43,863 --> 00:19:46,229 سنجاق ! چطور اون آسيب ميرسونه 145 00:19:49,035 --> 00:19:53,199 I wasn't hurtsed. من با دو تا پاي خودم اينجا اومدم 146 00:19:53,773 --> 00:19:57,800 من چيزايي براي گفتن دارم چي ميخواي بگي؟ 147 00:19:59,145 --> 00:20:02,706 من فقط با گونگ-بوک صحبت ميکنم ممکنه ما رو ببخشيد؟ ( تنهامون بگذاريد؟ ) 148 00:20:03,416 --> 00:20:05,646 تو هم همينطور يون ! 149 00:20:05,819 --> 00:20:09,016 تو آرزوي مرگ داري؟ 150 00:20:14,360 --> 00:20:18,956 من نميتونم بگو که چرا اينجا اومدم اگه شما منو اينطوري خشمگين کنيد 151 00:20:19,132 --> 00:20:22,829 چرا تو ! يون به همراه رئيس برو بيرون 152 00:20:33,813 --> 00:20:35,303 بشين 153 00:20:39,452 --> 00:20:41,386 چي ميخواي بگي؟ 154 00:20:42,322 --> 00:20:48,352 چي ميخوام به تو بگم ؟ سردسته يام-مون منو اينجا فرستاده 155 00:20:49,996 --> 00:20:53,523 ما بانو چاء-ريونگ رو در اختيار داريم 156 00:20:54,167 --> 00:21:00,470 اگه ميخواي زندگيشو نجات بدي ،بايد به پايگاه ما بياي 157 00:21:03,409 --> 00:21:06,003 چطور ميتونم به تو اعتماد کنم ؟ 158 00:21:06,813 --> 00:21:10,544 من اهميتي نميدم که تو به من اعتماد کني يا نه 159 00:21:10,717 --> 00:21:16,178 ولي هر اتفاقي براي من بيفته ، يک جف چشم سياه يا بيني خوني ... 160 00:21:16,456 --> 00:21:22,417 بانو چاء-ريونگ آنجا خواهد مرد 161 00:21:23,663 --> 00:21:29,932 اگه دروغ ميگم چرا بايد ريسک کنم و به اينجا بيام ؟ 162 00:21:31,070 --> 00:21:33,868 درباره اش فکر کن 163 00:21:47,954 --> 00:21:49,546 بگذاريد بره 164 00:21:49,722 --> 00:21:51,917 گونگ-بوک بگذاريد بره 165 00:22:11,177 --> 00:22:14,044 صورت زيباي شما به نظر ضعيف شده 166 00:22:15,748 --> 00:22:20,583 ادامه بديد و غذا بخوريد .شما به غذا احتياج داري تا توانايي خود را حفظ کنيد 167 00:22:30,096 --> 00:22:31,961 چان-تي بله ! 168 00:22:32,065 --> 00:22:34,033 برو بيرون و به کارت برس ببخشيد ؟ 169 00:22:34,300 --> 00:22:37,497 برو بيرون بله 170 00:23:02,095 --> 00:23:09,797 اين لب هاي سرخ .... اونها دختران بالغ رو دوست دارن 171 00:23:10,670 --> 00:23:12,900 دلم ميخواد که بتونم يه گاز از اون ... 172 00:23:16,476 --> 00:23:20,640 بانوي من لطفا منو نکشيد 173 00:23:22,115 --> 00:23:24,640 هر روز ممکنه يک جنگ اتفاق بيفته 174 00:23:25,051 --> 00:23:27,986 شما بايد هر جه زودتر به يانگزو برگرديد 175 00:23:28,187 --> 00:23:31,054 من فقط يکبار با کشتي اي که آذوغه حمل مي کنه ميتونم برگردم 176 00:23:31,591 --> 00:23:33,889 و من تجارت رو تمام خواهم کرد 177 00:23:34,060 --> 00:23:37,962 من مطئن ميشم از موفقيت در تجارت حتي اگه تو اينجا نباشي 178 00:23:38,131 --> 00:23:39,598 شما بايد الان برگرديد 179 00:23:46,839 --> 00:23:48,500 سرپرست 180 00:23:51,978 --> 00:23:55,675 چي شده؟ شما بايد الان بيايد 181 00:24:08,428 --> 00:24:09,986 لطفا منو نکشيد 182 00:24:17,370 --> 00:24:20,430 بي پروا نباش عقب وايستيد 183 00:24:20,706 --> 00:24:22,333 تو وسط کمپ ارتش هستي 184 00:24:22,975 --> 00:24:26,604 تو نميتوني از اينجا بري بيرون حتي اگه يه گروگان داشته باشي 185 00:24:27,980 --> 00:24:32,007 من اينو ميکشم سرپرست 186 00:24:32,518 --> 00:24:34,110 بکشيدش 187 00:24:34,987 --> 00:24:36,716 سرپرست 188 00:24:37,356 --> 00:24:41,986 حتي اگه زندگيشو بگيري ، نميذارم از اينجا بري 189 00:25:01,147 --> 00:25:06,744 ما تو رو در امان به خونه ميفرستيم اگه فرمانده جانگ بياد 190 00:25:07,920 --> 00:25:09,683 چاقوتو زمين بذار 191 00:25:09,755 --> 00:25:14,556 اگه من بميرم شما به مقصودتون نميرسيد 192 00:25:18,197 --> 00:25:22,998 من نمي تونم بذارم فرمانده جانگ بخاطر من بميره 193 00:27:08,841 --> 00:27:11,435 زمان تموم شد 194 00:27:14,046 --> 00:27:17,641 اون نيومد اون نميتونه از مرگ فرار کنه اگه اون بياد 195 00:27:19,185 --> 00:27:23,383 اين نقشه خوبي نبود صبر کنيد 196 00:28:03,863 --> 00:28:05,524 عقب وايستيد 197 00:28:08,668 --> 00:28:12,570 من بانو چاء-ريونگ رو طبق قولم بر ميگردونم 198 00:28:24,450 --> 00:28:26,509 بيا اينجا 199 00:28:26,752 --> 00:28:28,242 Let go of me. 200 00:28:28,421 --> 00:28:29,251 برو 201 00:28:33,059 --> 00:28:34,458 Let go of me. 202 00:28:42,168 --> 00:28:47,470 براي چي ميخواي جونتو به خاطر من از دست بدي؟ 203 00:28:51,744 --> 00:28:57,011 شما فکر ميکنيد در آرامش خواهم بود بعد از کاري که کردم ؟ 204 00:29:00,553 --> 00:29:04,922 چطور ميتونستم با اين وزنم برم تو تابوتم ( با اين گناهم بميرم )؟ 205 00:29:05,691 --> 00:29:07,659 لطفا اينو نگيد 206 00:29:08,928 --> 00:29:11,897 با بخشندگي شما و ارباب 207 00:29:12,898 --> 00:29:16,163 من براي اولين بار در عمرم مثل يک مرد نجيب زندگي کردم 208 00:29:18,671 --> 00:29:28,171 من فقط متاسفم که قبل از اينکه پاسخ مهرباني شما رو بدم ميميرم 209 00:29:29,849 --> 00:29:31,646 فرمانده ... 210 00:29:32,585 --> 00:29:39,115 لطفا بخوبي از استاد نگهداري کنيد و گروهمون رو به موفقيت هدايت کنيد 211 00:29:39,925 --> 00:29:41,825 فرمانده ... 212 00:29:51,070 --> 00:29:54,801 اونو تا يانگزو همراهي کنيد 213 00:29:57,410 --> 00:30:00,345 Let go of me. بريد ! 214 00:30:00,546 --> 00:30:02,844 Let go of me! 215 00:30:03,716 --> 00:30:05,183 فرمانده 216 00:30:05,651 --> 00:30:07,084 فرمانده ! 217 00:30:08,587 --> 00:30:10,214 فرمانده ! 218 00:30:13,359 --> 00:30:15,020 فرمانده ! 219 00:30:15,594 --> 00:30:17,255 فرمانده ! 220 00:30:38,617 --> 00:30:41,711 منظورت چيه که فرمانده گم شده ؟ 221 00:30:41,787 --> 00:30:43,379 اون کجا رفت ؟ 222 00:30:43,789 --> 00:30:47,316 اون به اردوگاه دشمن رفته اردوگاه دشمن ؟ 223 00:30:47,827 --> 00:30:51,388 بانو چاء-ريونگ بايد در اردوگاه يي-سادو باشه 224 00:30:52,932 --> 00:30:56,959 اون تنها به اردوگاه دشمن رفت که اونو نجات بده 225 00:31:05,077 --> 00:31:06,908 يون معاون 226 00:31:07,646 --> 00:31:11,673 اون انتظار دار ما چه کاري انجام بديم وقتي همه بار مسئوليت رو خودش به دوش کشيد؟ 227 00:31:12,318 --> 00:31:17,153 نميتونم ببخشمش من ميرم و برش ميگردونم 228 00:31:17,223 --> 00:31:21,023 من اونو کشان کشان به اينجا ميارم و بهش يک درس ميدم 229 00:31:21,093 --> 00:31:22,390 خيلي دير شده 230 00:31:23,529 --> 00:31:29,434 اون بايد الان به اردوگاه يي-سادو رسيده باشه خيلي ديره 231 00:32:15,014 --> 00:32:19,951 تو حتي نميتوني يه جعبه کوچيک رو دستت بگيري 232 00:32:20,352 --> 00:32:22,650 پدر اونجا رو نگاه کن 233 00:32:23,022 --> 00:32:24,546 چي ؟ 234 00:32:45,010 --> 00:32:46,841 اون گونگ-بوک هست 235 00:33:03,262 --> 00:33:04,820 شما نقشه منو خراب کرديد 236 00:33:05,097 --> 00:33:09,591 براي تنگ کردن تله در اطراف خانواده امپراطوري 237 00:33:09,702 --> 00:33:11,226 در کانال بزرگ مانع ايجاد کنيد 238 00:33:11,503 --> 00:33:14,904 شما نقشه منو به خاطر تجارت کوچک خودتون خراب کرديد 239 00:33:15,140 --> 00:33:18,974 شما بخشيده نخواهيد شد فورا سرش رو بزنيد 240 00:33:19,712 --> 00:33:22,510 من تاجري هستم که به دنبال سود و بهره هستم 241 00:33:22,948 --> 00:33:26,850 ولي اونقدراحمق نيستم که زندگيمو به خاطرش از دست بدم 242 00:33:27,886 --> 00:33:31,219 من براي سود به محاصره وارد نشدم 243 00:33:31,523 --> 00:33:34,356 اين کار رو براي موقعيت مردم شيلا در چين انجام دادم 244 00:33:34,460 --> 00:33:38,726 خفه شو ! به من توهين ميکني ؟ 245 00:33:39,565 --> 00:33:43,001 زير پوشش کار کردن براي مردم شيلا... 246 00:33:43,068 --> 00:33:47,334 تو تلاش ميکردي با تجارت انحصاري به منفعت برسي 247 00:33:47,673 --> 00:33:49,436 مردم چانگ-آن گرسنه هستند 248 00:33:49,842 --> 00:33:52,310 از وقتي تو کانال بزرگ رو مسدود کردي 249 00:33:52,711 --> 00:33:57,705 من فقط مي خوام مردم رو نجات بدم و هرگز به دنبال منافع خودم نيستم 250 00:33:57,883 --> 00:33:59,942 من در گذشته ياد گرفتم... 251 00:34:00,052 --> 00:34:04,386 که نميشه هرگز به گفته هاي يه بازرگان اعتماد کرد 252 00:34:04,657 --> 00:34:10,118 اونو ببريد و بکشيد بله قربان 253 00:34:11,630 --> 00:34:15,760 سرورم کشتن او الان ممکنه که خشم شما رو کاهش بده 254 00:34:15,934 --> 00:34:20,064 ولي براي شما هيچ فايده اي نخواهد داشت 255 00:34:21,073 --> 00:34:28,479 سربازان شما به زودي به انبار ارتش تانگ يورش ميبرن 256 00:34:28,580 --> 00:34:30,912 و به سوي جنگ کامل پيش خواهيد رفت 257 00:34:31,950 --> 00:34:36,387 اين ميتونه نقشه هوشمندانه اي باشه براي روحيه سربازان شما 258 00:34:36,555 --> 00:34:40,514 با هدايت کردن اون به جلوي اونها قبل از اينکه جنگ شروع بشه 259 00:34:43,495 --> 00:34:46,293 استاد يي ، شما درست ميگيد 260 00:34:47,199 --> 00:34:50,896 اونو به زندان بندازيد بله قربان 261 00:35:09,455 --> 00:35:11,548 ناراحت نباشيد او بزودي خواهد مرد 262 00:35:13,358 --> 00:35:17,158 بذار هر طور شده ببينمش ... قبل از اينکه بميره 263 00:35:27,106 --> 00:35:30,507 چي ؟ سکه هاي نقره ! 264 00:35:31,243 --> 00:35:32,870 مشکوکه ! 265 00:35:37,316 --> 00:35:39,716 اون به حکومت خيانت کرده 266 00:35:40,085 --> 00:35:44,613 با معلوم شدن دوستيت آينده خوبي در انتظارت نخواهد بود 267 00:35:44,790 --> 00:35:47,224 بسيار خوب فقط بذار ما اونو ببينيم 268 00:35:50,596 --> 00:35:51,995 دنبالم بياييد 269 00:36:07,346 --> 00:36:08,813 اينجا ؟ 270 00:36:10,149 --> 00:36:12,310 اگه هر کسي شما رو ببينه ، شما بايد ... 271 00:36:12,851 --> 00:36:16,753 زود باشيد بسيار خوب 272 00:36:24,496 --> 00:36:27,226 فرمانده جانگ گونگ-بوک 273 00:36:29,668 --> 00:36:34,901 چه اتفاقي افتاده ؟ تو با بانو جانگ-هوا به شيلا رفتي 274 00:36:35,974 --> 00:36:38,067 سون-جونگ ، تو اينجا چکار ميکني ؟ 275 00:36:38,477 --> 00:36:42,106 بانو جانگ-هوا هم اينجاست 276 00:36:43,348 --> 00:36:45,009 منظورت چيه ؟ 277 00:36:45,317 --> 00:36:48,445 بانو جمي تاجر ارتش يي-سادو شده 278 00:36:48,620 --> 00:36:53,717 بانو جانگ-هوا طبق دستور اون اومده اينجا براي تجارت 279 00:36:56,261 --> 00:36:59,958 شما هر لحظه در خطر قرار داريد ... 280 00:37:00,766 --> 00:37:06,227 گونگ-بوک من هر کاري ميکنم من ميتونم بانو جانگ-هوا رو بيارم اينجا 281 00:37:08,407 --> 00:37:11,843 هيچي بهش نگو 282 00:37:14,780 --> 00:37:17,112 من به هر حال خواهم مرد 283 00:37:17,816 --> 00:37:20,808 اگه متوجه بشه فقط ناراحت ميشه 284 00:37:22,254 --> 00:37:24,449 بهش نگو 285 00:37:42,875 --> 00:37:45,105 منو صدا زديد ؟ 286 00:37:45,844 --> 00:37:50,110 ما صبح به يانگزو بر ميگرديم. آماده باش 287 00:37:50,282 --> 00:37:51,408 بله 288 00:37:55,153 --> 00:37:57,280 مشکلي پيش اومده ؟ 289 00:37:59,625 --> 00:38:00,990 نه 290 00:38:01,226 --> 00:38:05,253 من بايد پير شده باشم. دور شدن از خونه صدمه زيادي به من وارد کرد 291 00:38:05,530 --> 00:38:08,465 من خوشحال هستم ، ما به يانگزو بر ميگرديم 292 00:38:10,035 --> 00:38:14,563 تو سخت کار کردي برو و مقداري استراحت کن 293 00:38:15,040 --> 00:38:16,530 بله 294 00:38:46,738 --> 00:38:49,104 من حالا ميرم 295 00:38:49,274 --> 00:38:50,832 من تعدادي افسر براي همراهي تو دارم 296 00:38:51,009 --> 00:38:51,998 اين خوبه 297 00:38:52,177 --> 00:38:55,578 وضعيت سرزمين شانگ-دونگ الان خيلي ناپايداره 298 00:38:55,948 --> 00:38:57,779 شما به محافظت احتياج خواهيد داشت 299 00:39:00,485 --> 00:39:04,182 بانو رو تا پناهگاه يوسان اسکورت کنيد بله قربان 300 00:39:40,492 --> 00:39:44,258 پيشنهادات احمقانه نده جواب منو بده 301 00:39:44,663 --> 00:39:47,257 من مي خوام بهش بگم چي ؟ 302 00:39:48,867 --> 00:39:50,596 - Hey. بانوي من 303 00:39:50,902 --> 00:39:54,269 من بايد چيزي به شما بگم دهنتو ببند 304 00:39:54,539 --> 00:39:55,836 چي شده ؟ 305 00:39:56,274 --> 00:39:59,732 گونگ-بوک در اردوگاه يي-سادو زنداني هست 306 00:40:00,379 --> 00:40:06,511 چي گفتي ؟ براي چي زندانيه ؟ 307 00:40:07,853 --> 00:40:09,946 اون از کانال بزرگ به محاصره يي-سادو وارد شد 308 00:40:10,022 --> 00:40:12,855 و آذوغه رو به چانگ-آن تحويل داد 309 00:40:13,191 --> 00:40:16,456 يي-مون بانو چاء-ريونگ رو گروگان گرفت 310 00:40:16,828 --> 00:40:20,161 و گونگ-بوک اومد که اونو نجات بده 311 00:40:29,741 --> 00:40:31,174 فرمانده 312 00:40:33,645 --> 00:40:34,771 چي شده ؟ 313 00:40:34,946 --> 00:40:37,346 برگرد به گروه تجاري بانو جيمي 314 00:40:51,630 --> 00:40:54,121 براي چي شما بر ميگرديد ؟ 315 00:40:54,299 --> 00:41:00,431 تو بايد بدوني که چرا من بر ميگردم 316 00:41:03,075 --> 00:41:05,635 لطفا فرمانده جانگ رو نجات بديد 317 00:41:07,546 --> 00:41:12,108 من نميتونم کمکي به شما بکنم 318 00:41:12,451 --> 00:41:14,419 من ميدونم که اون در خواست سختي هست 319 00:41:15,620 --> 00:41:20,114 ولي شما الان تنها کسي هستيد که ميتوني اونو نجات بديد 320 00:41:20,358 --> 00:41:21,882 لطفا نجاتش بديد 321 00:41:22,160 --> 00:41:26,426 من اختياري ندارم که زندگيشو نجات بدم 322 00:41:28,266 --> 00:41:30,530 لطفا الان بريد سرپرست 323 00:41:30,702 --> 00:41:32,260 اگه شما اين کار رو بکنيد ... 324 00:41:32,904 --> 00:41:36,237 شما فقط خشم منو از فرمانده جانگ بيشتر ميکنيد 325 00:41:38,610 --> 00:41:40,077 لطفا از اينجا بريد 326 00:41:49,921 --> 00:41:51,354 بانوي من 327 00:41:51,857 --> 00:41:54,690 لطفا فرمانده جانگ رو نجات بديد 328 00:42:01,700 --> 00:42:04,669 هر کاري بخوايد ميکنم 329 00:42:08,840 --> 00:42:10,637 من ... 330 00:42:13,044 --> 00:42:15,604 من زن شما خواهم شد 331 00:42:25,490 --> 00:42:27,321 لطفا بلند شيد 332 00:42:31,897 --> 00:42:35,128 من چقدر بايد خودمو کوچک کنم ؟ 333 00:42:37,469 --> 00:42:38,936 لطفا بلند شيد 334 00:42:45,911 --> 00:42:47,879 اگه شما ميگيد که زن من خواهيد شد ..... 335 00:42:49,548 --> 00:42:51,948 فکر کردي که من خوشحال ميشم ؟ 336 00:42:54,052 --> 00:42:57,078 شما در قلب من جايي نداريد ... 337 00:42:58,156 --> 00:43:00,249 اينکه شما زن من باشيد چه فايده اي داره ؟ 338 00:43:02,160 --> 00:43:05,220 شما فکر ميکنيد که اين درخواست من بوده ؟ 339 00:43:11,803 --> 00:43:13,464 بسيار خوب 340 00:43:15,941 --> 00:43:22,847 اگه نميتونم قلب شما رو داشته باشم تا انتها نمي ذارم که از اينجا بري 341 00:43:24,549 --> 00:43:30,419 تا روزي که بميرم نمي ذارم از اينجا بري 342 00:43:32,357 --> 00:43:38,193 هرگز ... هرگز بهت اجازه نميدم پيش فرمانده جانگ بري 343 00:47:10,141 --> 00:47:12,735 چرا منو نجات دادي ؟ 344 00:47:13,077 --> 00:47:18,481 از امروز زندگي براي شما رنج آورتر از مرگ خواهد شد 345 00:47:19,984 --> 00:47:21,349 از اينجا برو 346 00:47:48,446 --> 00:47:53,577 زنداني فرار کرد ! 347 00:47:53,818 --> 00:47:58,881 زنداني فرار کرد ! 348 00:48:56,047 --> 00:48:57,844 سرپرست ! 349 00:48:58,550 --> 00:49:00,142 سرپرست ! 350 00:49:02,086 --> 00:49:03,644 سرپرست ! 351 00:49:06,558 --> 00:49:10,289 چي شده ؟ جانگ-بو فرار کرد 352 00:49:12,096 --> 00:49:14,030 سرپرست ! 353 00:49:16,234 --> 00:49:19,567 سربازان آماده حرکت هستند 354 00:49:21,306 --> 00:49:23,069 سرپرست ! 355 00:50:58,002 --> 00:51:00,197 اون وارد سرزمين تانگ شده 356 00:51:00,872 --> 00:51:02,999 ديگه دليلي نداره که کسي دنبالش بره 357 00:51:03,241 --> 00:51:04,435 ما به اردوگاه بر ميگرديم 358 00:51:18,923 --> 00:51:22,882 چي ؟ فرمانده جانگ فرار کرده ؟ 359 00:51:41,012 --> 00:51:44,209 گونگ-بوک فرمانده جانگ 360 00:52:09,941 --> 00:52:11,169 اون چطوره ؟ 361 00:52:11,676 --> 00:52:18,479 وضعيتش بهتر شده ، ولي هنوز نياز داره که مراقبش باشيم 362 00:52:40,004 --> 00:52:41,369 پدر 363 00:52:41,639 --> 00:52:44,608 قوي باش 364 00:52:47,445 --> 00:52:51,040 تو نميتوني اينطوري بيمار بشي 365 00:52:57,121 --> 00:53:03,082 چرا به من ياد دادي که احساساتمو پنهان کنم ؟ 366 00:53:05,530 --> 00:53:07,623 چرا به من ياد دادي ؟ 367 00:53:09,167 --> 00:53:13,467 چرا به من ياد دادي که يک تاجر نبايد به احساسش فکر کنه ؟ 368 00:53:18,176 --> 00:53:24,342 من نميتونم به تنهايي اين وضعيت بحراني رو به دست بگيرم 369 00:53:29,954 --> 00:53:32,149 لطفا زود خوب شو 370 00:53:45,203 --> 00:53:46,830 چاء-ريونگ 371 00:53:50,374 --> 00:53:54,708 فرمانده جانگ از اردوگاه يي-سادو فرار کرد 372 00:53:55,446 --> 00:53:58,244 اين حقيقت داره ؟ بله ، همينطوره 373 00:53:58,416 --> 00:54:00,884 اون در راه بازگشت به يانگزوست 374 00:54:46,197 --> 00:54:47,960 بانوي من 375 00:54:55,740 --> 00:54:58,607 سرپرست يي بله 376 00:54:58,843 --> 00:55:00,834 به يانگزو برگرد 377 00:55:01,512 --> 00:55:06,814 تو چه کار مي کني ؟ من همين جا مي مونم 378 00:55:07,752 --> 00:55:11,813 يک جنگ هر روز ميتونه شروع بشه تو نمي توني اينجا تنها بموني 379 00:55:11,989 --> 00:55:13,923 تو بايد با ما برگردي 380 00:55:14,325 --> 00:55:16,020 من ... 381 00:55:18,429 --> 00:55:21,762 من حالا به سرپرست يام-مون خدمت مي کنم 382 00:55:23,200 --> 00:55:27,159 چي ... منظورت چيه ؟ 383 00:55:28,873 --> 00:55:32,468 به يانگزو برگرديد و به بانو جيمي بگيد 384 00:55:34,845 --> 00:55:36,642 من .... 385 00:55:39,517 --> 00:55:42,975 من از اين به بعد به سرپرست يام-مون خدمت ميکنم مثل شوهرم 386 00:55:43,220 --> 00:55:44,482 بانوي من 387 00:55:44,889 --> 00:55:49,519 گونگ-بوک چي؟ درباره اون چي ؟ 388 00:55:55,633 --> 00:55:58,466 اين سرنوشت .. 389 00:56:02,106 --> 00:56:06,805 اين سرنوشت دلبستگي ماست 390 00:56:31,869 --> 00:56:33,962 سرپرست 391 00:56:42,713 --> 00:56:44,305 بيا اينجا 392 00:57:13,711 --> 00:57:16,441 من يه کشتي تو بندر گاه يوسان منتظر شما گذاشتم 393 00:57:18,916 --> 00:57:23,512 شما بايد صبح اينجا رو به مقصد يانگزو ترک کنيد 394 00:57:50,948 --> 00:57:52,916 سرپرست 395 00:57:59,957 --> 00:58:01,982 طبق قولي که به شما دادم ... 396 00:58:04,061 --> 00:58:09,590 من همسر شما خواهم شد از اينجا بريد 397 00:58:11,335 --> 00:58:13,462 من نمي رم 398 00:59:02,052 --> 00:59:05,488 ما بايد ماموريت خودمون رو تموم کنيم و برگرديم 399 00:59:05,656 --> 00:59:10,093 کارت خوب بود ، خوب انجامش دادي 400 00:59:10,728 --> 00:59:12,389 فرمانده جانگ ... 401 00:59:16,767 --> 00:59:19,736 ارباب سول کجاست ؟ 402 00:59:21,438 --> 00:59:24,805 ارباب سول بيمار هستن 403 00:59:37,688 --> 00:59:39,155 پدر 404 00:59:41,325 --> 00:59:42,986 ارباب 405 00:59:50,100 --> 00:59:52,034 چاء-ريونگ 406 00:59:58,542 --> 01:00:03,605 من ماموريت خودم رو تموم کردم و برگشتم 407 01:00:04,882 --> 01:00:07,077 کارت خوب بود 408 01:00:07,384 --> 01:00:12,788 ارباب شما بايد دوباره قدرتتون رو بدست بياريد 409 01:00:16,527 --> 01:00:20,054 شما از دندانهاي مرگ نجات پيدا کرديد 410 01:00:20,898 --> 01:00:26,234 من بايد زود بر اين بيماري ضعيف غلبه کنم 411 01:00:30,407 --> 01:00:31,806 ارباب ... 412 01:00:43,020 --> 01:00:47,684 چرا ايشون اونجا موندن ؟ خوب ... 413 01:00:47,925 --> 01:00:49,449 بهش بگو 414 01:00:50,327 --> 01:00:55,162 ايشون گفتن که مثل همسر به يام-مون خدمت خواهند کرد 415 01:00:55,966 --> 01:00:58,526 چي ؟ منظورت چيه ؟ 416 01:00:58,836 --> 01:01:01,669 چرا جانگ-هوا مثل همسر به يام-مون خدمت ميکنه ؟ 417 01:01:01,939 --> 01:01:04,407 من افکارشو نمي فهمم 418 01:01:04,575 --> 01:01:08,568 من تلاش کردم ايشون رو متقاعد کنم همراه ما برگردند ، ولي ايشون گوش نکرد 419 01:01:15,119 --> 01:01:17,917 ممکنه از اينجا بريد بله 420 01:01:23,394 --> 01:01:26,852 من به اردوگاه يي-سادو خواهم رفت 421 01:01:27,131 --> 01:01:30,931 من بايد برم و ببينم اونجا چه خبره 422 01:01:31,101 --> 01:01:33,365 بذار اونجا بمونه بانوي من 423 01:01:33,604 --> 01:01:38,632 از وقتي من تصميم گرفتم که با ارتش يي-سادو تجارت کنم 424 01:01:39,043 --> 01:01:41,773 اين خوبه که جانگ-هوا تصميم گرفت اونجا بمونه 425 01:01:42,346 --> 01:01:45,474 و از ازدواجشون در اونجا صحبت کرد 426 01:01:45,816 --> 01:01:51,413 چه مشکلي ممکنه باشه اگه اونها تصميم بگيرن ازدواج کنن؟ 427 01:01:51,655 --> 01:01:53,054 ولي .. 428 01:01:53,590 --> 01:01:55,990 جانگ-هوا کسي نيست که با شتاب دست به کاري بزنه 429 01:01:56,927 --> 01:02:01,193 اون بايد منظوري از اين تصميمش داشته باشه 430 01:02:01,465 --> 01:02:02,727 بهتره صبر کنيم و ببينيم 431 01:02:28,158 --> 01:02:31,787 ما به اون اجازه ميديم همينطور اونجا بمونه ؟ 432 01:02:34,498 --> 01:02:37,956 تو سالهاي زيادي به اون علاقمند بودي 433 01:02:39,069 --> 01:02:41,094 اينجا يه جنگه 434 01:02:41,605 --> 01:02:44,540 تو بايد يه خونه نزديک بندرگاه يوسان بگيري 435 01:03:03,527 --> 01:03:05,051 فرمانده جانگ 436 01:03:06,764 --> 01:03:08,755 شما کي به يانگزو برگشتيد 437 01:03:08,932 --> 01:03:11,730 ديروز بانو جانگ-هوا چي ... ؟ 438 01:03:13,103 --> 01:03:15,537 مسئله اينه که ... 439 01:03:16,240 --> 01:03:19,869 براش اتفاقي افتاده ؟ 440 01:03:21,445 --> 01:03:25,074 اون دراردوگاه جا موند 441 01:03:25,883 --> 01:03:26,850 چرا ؟ 442 01:03:28,852 --> 01:03:31,218 براي اينکه زندگي شما رو نجات بده 443 01:03:32,456 --> 01:03:35,823 اون تصميم گرفت که همسري يام-مون رو بپذيره 444 01:03:36,360 --> 01:03:39,352 اون گفت مثل همسر به اون خدمت خواهد کرد 445 01:04:03,821 --> 01:04:06,085 بهت نگفتم بهشون نگو 446 01:04:08,826 --> 01:04:13,160 نگفتم تا من به يانگزو بر نگشتم به ايشون چيزي نگيد 447 01:04:20,437 --> 01:04:22,997 لبخند شما ، همه حرکات شما ... 448 01:04:25,042 --> 01:04:28,375 تصور يک مادر رو به قلب من ميآره 449 01:04:30,881 --> 01:04:34,681 اگه من موجب ناراحتي شما شدم با تصاحب شما، 450 01:04:35,853 --> 01:04:38,583 اگه من باعث شدم شما خوشحال نباشيد 451 01:04:40,824 --> 01:04:43,190 من هرگز خودم رو نخواهم بخشيد